افسانه ی هیرمند و پیشینه ی تاریخی آن در متون کهن

مباحثی پیرامون نژاد و فرهنگ تاریخی سیستان
آشنایی با فرهیختگان و علمای سیستانی

مدیر انجمن: matashfaraz

آواتار کاربر
Admin
سفرنامه های سیستان و بلوچستان
سفرنامه های سیستان و بلوچستان
پست: 856
تاریخ عضویت: شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۶, ۶:۵۱ ق.ظ
جنسیت: مرد
معرفی بیشتر: من نه سیستانیم و نه بلوچستانی ، من سیستانی و بلوچستانیم.
ما کاربران سرزمین دریا و کویر(فارس و بلوچ و شیعه و سنی و ... )فارغ از نژاد ومذهب ، تنها به رشد سرزمینمان می اندیشیم.ما تصمیم گرفته ایم پایگاه اطلاعات تخصصی سیستان و بلوچستان را بسازیم و در این راستا دست همه ی دوستان جدید را برای همکاری به گرمی می فشاریم.مهر ، محبت ، دانش و تخصص خود را از سرزمینمان دریغ نکنیم.
محل اقامت: همه جای استان سیستان و بلوچستان
تماس:

افسانه ی هیرمند و پیشینه ی تاریخی آن در متون کهن

پست خوانده نشده توسط Admin »

افسانه هيرمند
آمده است كه هيرمند دختر پادشاه سيستان بزرگ بود ودردسيسه اي اهريمني ناخواسته سبب مرگ پدر مي شود وپس از اگاهي برسر گور پدر آنقدر اشك مي ريزد كه رودخانه اي بزرگ پديدار مي شود...

هيرمند در باورهاي ملي
هيرمند كهن ترين نام برجاي مانده سيستان امروز در متون تاريخي است. يازدهمين سرزمين نيكوي هست شده از اراده اهورامزدا ست كه با ريشه هاي فرهنگ ايراني واسلامي پيوندي عميق وديرينه مي يابدوبرهمين مبنا فره وفرهنگ ايراني از جايي ست كه هيرمند با شكوه وفر درياچه كيانسه را برگرداگرد كوه اوشيدا با ابهاي سپيد وسركش چهره مي بخشد.واينجاسيستان ؛سرزمين رازهاي سربه مهر هويت ملي ايرانيان است. ارتباط فره يا فرهنگ ايران زمين با هيرمند در متون تاريخي ومذهبي ايران باستان قابل مطالعه است.برمبناي همين باورهاي كهن ريشه هاي بنيادين فره يا فرهنگ ايران زمين با هيرمند فرمند ؛هامون ورجاوند واوشيداي/كوه خواجه ي/راز مند پيوند مي يابد واين وادي داراي رسالتي ابدي براي بهروزي و رستگاري ايرانيان در فرجامين روزهاي گيتي ست.
كشمكشها ي اساطيري افراسياب توراني با پهلوانان وادي نيمروز وزابلستان در كناره هاي هيرمند برسر ربودن همان فره ايزدي بوده است.فره يي كه بدل هركس بتابد از همگان برتري يابدعلاوه برباورهاي مذهبي كهن وتعريف جايگاه مقدس براي هيرمند وشاخابه هاي متنوعش در فرهنگ ايران زمين به ديده بسياري از پژوهشگران اين حوزه خاستگاه اساطير ملي ومحل نشو نماي قهرمانان شاهنامه سند گرانسنگ هويت ملي ايرانيان است.
از پگاه تاريخ ودر گذر هزاره هاي كهن هيرمند وهامون درداد ودهشي از سر سخاوت ومهروخلق تمدنهاي بزرگ وزايشهاي فرهنگي با نام نشان ايران زمين به بشريت نقش بنياديني عرضه داشته اند؛ شهر سوخته؛دهانه غلامان؛ كوه خواجه ومحوطه هاي بزرگ ديگر به همراه صدها گوهر نيك انديشمند وخردمندايراني ومسلمان گواهاني از اين مدعايند. برمبناي همين باورها هيرمند به سبب دارامندي فره ايزدي وحياتبخشي الهي در جاري زمان هميشه مورد ستيزه اهريمنان قرارداشته وبه پيش بيني كتاب مقدس ايران باستان اهريمن بد سرشت دراينجا جادويي زشت پديد اآرد.فقرو خشكسالي ودروغ ازنگاه اهريمني در وادي فره و فرهنگ در هزاره هاي پاياني گيتي پديد خواهد امد اما درهمين باورها سرانجام گيتي با زايش مادران نيك نهاد كناره هاي هامون ورجاوند وپايان افسانه اوشيدر؛ هامون بارديگر لبريز از فره مندي حيات كمر به اعتلاي ايران زمين خواهد بست.

هيرمند درمتون تاريخي
يكي از معتبرترين وكهن ترين متون تاريخي برجاي مانده در جغرافياي تاريخي ايران زمين وسرزمين هاي اسلامي ازآن ابوالقاسم بن احمد جيهاني است. جيهاني اصلا از سيستان است وريشه درفرهنگ وتمدن هيرمند فرمند وهامون ورجاوند دارد.اونخستين جهانگرد وجغرافيا نويس ايراني است وكتاب اشكال العالم يكي از كتابهاي باارزش اوست كه به عنوان منبع اصلي جغرافيا نويسان ايراني وعرب متاخر قرار گرفته است.اين منبع به نيمه دوم قرن چهارم هجري باز مي گرددودر برگ هاي 163؛164؛165و222ازرود هيرمندبه طور خاص اسم برده است. دربخش مربوط به ذکر سيستان وتوابع آورده است:بزرگتر جوي هيرمند است از پشت ولايت غور مي ايد وبر صور راخج وزمين داور وتكناباد مي گذرد وبه بست مي آید وبه سيستان مي رسد وانچه از عمارت وزراعت وزمينها باقي مي ماند به زره مي رود.جوي هيرمند چون از بست ميگذرد وبيك منزلي سيستان ميرسد اب شاخه ها مي شود انجا قسمت مي شود وآنجا قسمت مي شود جويهاي بسيار برمي خيزد هرجويي برروستايي ميرود وآنچه از روستاها وديگر چيزها زيادت مي آيد برزره مي افتد.
كتاب مسالك وممالك ابواسحق ابراهيم اصطخري(متوفي346)ازمنابع مهم ديگر درحوزه جغرافياي تاريخي است كه توسط يك ايراني ديگر نوشته شده است.
اين كتاب حاوي اطلاعات ارزشمندي در شاخصه هاي سرزمين هاي اسلاميست ودر بخش ذكر رودهاي سيستان آورده است:بزرگتر آبي رادرديارسيستان رود هيرمند خوانند.از غور برون ايد تابه شهر بست رسد وازآنجا به سيستان رود به درياي زره اول رودي كه ازو برمي خيزد درميان روستا افتد تا انجا كه به نيشك ر سد.ورودي ديگر برخيزد كه آن رابشتيرود گويند ورودي ديگر كه آنرا سنارود گويند.ودروقت آب خيز دراين رود كشتي از بست به سيستان رود ورودهاي سيستان همه از اين سنارودبرخيزد.ورودي ديگر هست كه آنرا رودشعبه خوانند وسي پاره ديه را آب مي دهد.ورودي ديگر آنجا هست كي نرارود ميلا گويند.ناحيتي بسيار ازان آب برداردوباقي كي بماند دررود كزك به درياي زره رسد.
سفرنامه ابن حوقل(متوفي367)از جيهاني بسيار تاثير گرفته .ابن حوقل اصل ونسب عربي دارد واز روش جيهاني درمعرفي سرزمينهاي اسلامي بهره برده است.يكي از نكات مهم اين كتاب مبحث مربوط به درياي فارس يا خليج فارس است.
ابن حوقل با اختصاص يازده صفحه به سيستان درخصوص هيرمند مي نويسد:رود هيل مند درآغاز يك رود است كه از بست جريان ميكند وتايك منزلي سيستان ميرسد ولي ازان شاخه هايي جدا مي شود.نخستين شاخه باب الطعام است كه از روستاها(رساتيق)آغاز وبه مرز نيشك منتهي مي شود.ديگر ناشيرود است كه روستاهاي ناشيرود را سيراب مي كند وديگر سنارود است كه دريك فرسخي سيستان جاري است ودرآن به هنگام بالا امدن اب كشتي مي رانند ورودهاي شهر سيستان همه از سناروداند.
حمداله مستوفي(740هجري)مولف كتاب نزهه القلوب سيستان رااينگونه معرفي كرده:
سستان ولايتي است طويل وعريض از اقليم سيم جهان پهلوان گرشاسف ساخت وزرنگ نام كرد وعرب زرنج خواندند وبرريگ روان نزديكبحيزه زره بندي عظيم بست تاشهر از اسيب ريگ روان ايمن باشد. بعد ازان بهمن تجديد عمارتش كرد وسگان خواند وعوام سگستان گفتند وعرب معرب كردند سجستان خواندند بمرور سيستان شد هوايش به گرمي مايل است وآبش از سياه رود شق هيرمند است و درو باغستان بسيار وميوه هاي خوب فراوان باشد.
دربخش ديگري از كتاب درذكر بحار وبحيرات آورده است: بحيره زره بحدود سيستان طولش سي فرسنگ است وعرضش شش فرسنگ آب هرمند وآب فره درو مي ريزد.درذكر انهار نيز از هيرمند مي نويسد:آب هيرمند آنرا آب زره مي خوانند از جبال غور برميخيزد وبرولايت بست گذشته چند نهر كه هريك گذار اسپ بدشواري دهد ازو برميگيرند وولايات بسياري بران مزروع ميكنند وچون به سيستان مي رسد آن ولايت راسقي كرده در بحيره زره مي ريزد وطول اين رود سي وپنج فرسنگ باشد.
منبع تاريخي ديگر كتاب الاعلاق النفيسه ابن رسته است كه به نقلي در 290 وبه روايتي در310 هجري تاليف شده است. وي در ذكر نام راهها ي سيستان اشاره اي نيز به هيرمند دارد وي هيرمند را هند مند معرفي كرده كه در دوفرسخي شهر سيستان قرار گرفته است.
تقويم البلدان ازان ابوالفدا(متولد 672) دردمشق است از منابع مهم ديگر درحوزه جغرافياي تاريخي است. وي نيز هيرمند را هند مند ثبت كرده ونوشته است:هيرمند از رخج به جانب بست درطول نودويك درجه وعرض سي ودو درجه ميگرددواز مشرق به طرف مغذب جاري استودر عرض سي و دودرجه ونصف درجه به سجستان مي رسد ودر آنجا به درياچه زره كه پيش از اين ذكر آن گذشت ميريزد.وقتي هند مند از بست خارج شد تابه سجستان برسد؛ چند رود ازآن منشعب مي شود ازآن جمله است: رود طعام؛ باسيرود وسنارود.سنارود دريك فرسخي زرنج برقصبه سجستان مي گذرد. از اين رود چون ابش افزون شود با كشتي از بست به سجستان وان امد همه رودهاي سجستان از سنارود جدا مي شوند. بردر بست برروي هيرمند پلي ازكشتي ها بسته اند همانند پل هايي كه بررودهاي عراق مي بندند.

منبع : سایت میراث فرهنگی شهر سوخته با کمی اصلاح
پیوست‌ها
عکس هوايی هيرمند
عکس هوايی هيرمند
hirmand.jpg (16.75 KiB) مشاهده 1085 مرتبه
((موج ها را کسی به صف کرده ست
موج ها ياغيان دريايند
باز دريا دوباره کف کرده ست))
سه کایی از پیام سیستانی
اگه لاگین هستی کلیک کردن بر روی دکمه ی "ارسال تقدیر" (همین زیر) هیچ کاری نداره ;) زودباش کلیک کن دیگه ... :D

بازگشت به “ادبیات و فرهنگ سیستان”