تو قانون اووَه بَشكستي بادار
تو رخت و جي گو وَه بَشكستي بادار
***
نه كئل گير ِ مَه رَه بْدادي وَر ِ دْرو
تو مئنگال ِ دْرو وَه بَشكستي بادار
اي ارباب ! تو به قانون آب بي حرمتي كردي
تو ابزار و ادوات شخم زدن با جفت گاو را شكستي
نه تنها زميني اندك براي درو در اختيار من ننهادي
بلكه داس ، اين تنها ابزار دروي من را نيز شكستي
برگردان : parand