ستاره شناسی و گاهشماری عشایر بلوچ و طوایف سیستان

استان شناسی سیستان و بلوچستان (مباحثی پیرامون جغرافیا ،اقتصادو...)
dustdarebaluch
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 26
تاریخ عضویت: شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۰, ۵:۳۸ ب.ظ
جنسیت: مرد

ستاره شناسی و گاهشماری عشایر بلوچ و طوایف سیستان

پست خوانده نشده توسط dustdarebaluch »

مقدّمه
موقعیت جغرافیایی و گسترده بودن محیط زیست بلوچ، وجود بیابانهایی که در برخی موارد حتی هیچ عوارض طبیعی در آن به چشم نمی خورد، توجه بلوچ را به آسمان صاف و پرستاره جلب کرد. کمی بارندگی و صاف بودن آسمان در طول زمستان که بهترین فصل برای شناسایی صور فلکی است مزید بر علت شد و بلوچ را بیشتر با ستاره ها الفت داد به­طوری که خود صور فلکی خاصی ابداع کرد و برای هر ستاره صفت و خاصیتی قایل شد. برخی از ستارگان را خوش یمن و بعضی را نحس دانست به کمک یکی راه گمشده می جست و با دیگری تفأل می زد. از یک ستاره درس عشق و الهام می آموخت و با ستاره دیگر وقت شناسی و زمان سنجی می کرد. هر ستاره به نوعی در زندگی او نقش داشت. امروزه هر چند با تحولاتی که در زندگی بلوچ پیش آمده اعتقاد به نقش ستارگان رنگ باخته است ولی هنوز هم در تقویم بلوچ به خصوص آن دسته از بلوچهایی که کمتر در معرض تهاجمات فرهنگی غیر خودی بوده اند ستارگان جایگاه ویژه ای دارند.
ستاره شناسی بلوچ:
1- هپ برار (hapbarâr): یا هفت برادر هفت ستاره اند که سه ستاره در جلو و چهار ستاره در عقب آنها قرار گرفته است، سه ستاره اوّل «تیربند» و دسته دوم «دست تیربند» نام دارند که به آن «تخت سلیمان» نیز می گویند و گاه به مجموعه آنها «تخت و تیر» اطلاق می شود طلوع آن مصادف با فصل به اصطلاح «یه رهت»(yaraht)(1)است. به باور بلوچ این ستارگان چهل شب در زیر زمین به سر می برند که در آن حان زمین داغ و هوا گرم می شود، سپس به آسمان صعود کرده هوا را سرد می کنند.
2- کدّموسی (kadd= قد) : عشایر بلوچ آهورانی به مجموعه چند ستاره که در فصل «هامن»(hâmen)(2)طلوع می کند «کدّموسی» می گویند زیرا شکل قرارگیری آنها به گونه ای است که هیکل انسانی را تداعی می کنند. یک ستاره که در بالا قرار دارد به مابه سر و دو ستاره دیگر که در پایین تر و طرفین آن هستند دو دست و ستاره دیگری که باز هم پایین تر و بین آن دو به چشم می خورد به منزله ناف است و دو ستاره هم در مرتبه فرودین قرار دارند که دو پای موسی محسوب می شوند. یک مجموعه ستاره هم در پایین دست راست این اندام واره قرار دارد، آن نیز تسبیحی است که حضرت موسی در دست گرفته است.
3- کُطب (kotob= قطب) : ستاره قطب از ثوابت است که در طرف شمال قرار دارد و با آن قبله را شناسایی می کنند.
4- سه استار(sestar): جهت حرکت آن از مشرق به مغرب است در برج سه سر شب غروب می کند.
5- سهیل : از برج چهار طلوع می کند و از ستارگان آسیب رساننده است.
6- شب کش : هنگام غروب، طلوع و نزدیک به طلوع خورشید غروب می کند. به همین دلیل شب کش نام گرفته است. رنگ قرمز دارد، سیاره است و برخلاف ستاره چشمک نمی زند(3).
7- عقرب یا به تلفظ بلوچ «اخرب» : یک مجموعه 7 ستاره است که وقت خواب از طرف جنوب طلوع می کند. به روایت عشایر ساکن در دامنه های کوه بیرک (خاش) دنبال عقرب دو ستاره دیگر به نام «جبتگ»(jobtog)قرار دارد.
8- ستاره صبا (= صباح؟) : از مشرق به مغرب می رود، وسط آسمان که می رسد خورشید طلوع می کند.
9- پور(powr): روبروی عقرب و با ماه حرکت می کند، بعد خواهیم گفت که با عقرب دشمنی دارد و پی آمد این خصومت اختلالات جوی است، برخی آن را با «پرم»(parm)یکی می دانند.
10- پرم(parm): یک مجموعه ستاره است که با ماه تقابل دارد، ماه یک در میان با آن برابر می شود و انقلاب جوی پدید می آورد. بعد خواهیم گفت که بلوچ با استفاده از این خصوصیت گاهشماری خود را وضع نموده است.
11- استار(stâr): این ستاره با برج همراه است، یکم و دوم برج در شرق، سوم و چهارم در جنوب پنجم و ششم در غرب، هفتم و هشتم در شمال، نهم و دهم در زمین است، چون در این روز به قطب می رسد و نمی توند از مقابل آن عبور کند ناچار از زیر دریا گذشته از طرف دیگر قطب بیرون می آید. این ستاره نحس است و نباید رو به آن حرکت کرد.
12- ستاره آتشی : که در اول یا بعد از هفتم اسفند به زیر زمین می رود و آن را گرم می کند به تدریج حرارت آن زیاد شده زمین نیز داغ و هوا گرم می شود.
13- استار بامی(star bami): ستاره بزرگی است که نزدیک صبح طلوع می کند.
14- استار مهمان: بلافاصله بعد از غروب خورشید طلوع کرد و زود غروب می کند، به دلیل آن که از طرفی این ستاره زود می آید و زود می رود و از طرف دیگر با غروب این ستاره خروس یک بار می خواند آن را ستاره مهمان می گویند. در زمان قدیم کسانی که کلفت و کنیز داشتند ، با خواندن خروس آن ها را مرخص می کردند ، با مرخص شدن کنیزان اگر تا آن لحظه به مهمان شام نداده بودند ، مهمان می دانست که دیگر به او شام نخواهند داد ، لذا ناامید می شود و می رفت.
15- زال(zâl): در فصل «هامین» طلوع می کند، مثلی نیز به این مضمون دارند: «زال خرما به گال» یعنی زال آمد وقت خرما به «گال» (= جوال) کردن است.
16- ستاره گرگ و میش : چهار ستاره است که یک ستاره گرگ و سه ستاره میش است.
بهره گیری از علم ستاره شناسی
مردم سیستان و بلوچستان از طریق ستاره شناسی به علوم دیگری به شرح زیر دست یافته اند:
1- جهت یابی : با آشنایی به شکل قرارگیری هر ستاره رهنورد دشت و بیابان می تواند برای خود تعیین وضعیت کند. مثلاً ستاره قطب وسط آسمان است و حرکت ندارد. اگر یک نفر به گونه ای بایستد که این ستاره روی شانه راست او باشد روبروی او غرب خواهد بود که قبله بلوچستان است پشت سر مشرق و سمت چپ جنوب و طرف راست او شمال است.
با کهکشان که در زمستان و تابستان وضعیت مشخص و ثابتی دارد نیز می توان جهت یابی کرد در زمستان دُم کهکشان به طرف جنوب و سر آن به طرف شمال است، در تابستان دُم آن به طرف شمال غربی و سر آن رو به جنوب است.
2- هواشناسی : روز اوّل پانزدهم و سی ام هر ماه در زمستان که عقرب دارد باران می بارد، ولی اگر «زال» و عقرب با هم باشند بارندگی نخواهد شد. اگر یکی از آنها طرف قبله (غرب) طلوع کند باران خواهد بارید.
«پرم» اگر با ماه یا عقرب برخورد کند انقلاب جوی پدید می آید، بلوچها مثلی دارند به این مضمون «بترس از نیش پرم و دم عقرب» چون «پرم» از غرب طلوع و عقرب در غرب غروب ی کند و زمان طلوع و غرب این دو تقریباً برابر است. گاه ستاره های مقدم «پرم» با ستارگانی در عقب صورت فلکی عقرب قرار دارند و دُم آن محسوب می شوند برخورد می کنند، در اثر این برخورد هوا منقلب می شود.
ماه نیز هرگاه با ستاره «پرم» برابر شود اگر در تابستان باشد تا 24 ساعت هوا گرم خواهد بود و اگر در زمستان باشد هوا بارانی می شود یا باد خواهد وزید. اگر ماه با عقرب برخورد کند تا هفت روز باد و باران دارد و به اصطلاح «موسم»

(mowsem)است و نباید از خانه بیرون رفت. مثلی نیز به این مضمون دارند:
عقرب چو دیدی ماه را از خانه بیرون در مرو
3- گاهشماری : بلوچ ها و هم زابلی ها به تناسب نوع معیشت اعم از کشاورزی یا دامداری آن بخش از مقاطع زمانی که در کشت یا در کوچ حائز اهمیت است با طلوع و غروب یا حرکات سماوی ستارگان به ترتیب زیر گاهشماری می کنند:
1- در تقویم کشاورزان سیستانی وقتی ستاره معروف به سه استار(sestâr) زود غروب کند، فصل درو جو است، شعری نیز به این مضمون دارند:
سه استار که سر شو که فروشه نادان تو بدان که جو دروشه
sestâr ke sar-e šow ke foru ša
nVdu to bedân ke jow derowša
ترجمه: سه استار که سر شب غروب کند، نادان تو بدان که وقت درو جو است.
2- پور (powr): «پور» و عقرب با یکدیگر مخالفند. جدال این دو موجب سردی هوا و وزش باد و طوفان خواهد شد و این زمان مصادف با چله است. وقتی «پور» خسته از این جدال به زمین بنشیند زمین گرم شده فصل تابستان می رسد و وقت خرما چینی است. بلوچهای مکران شعری به همین مضمون دارند:
پوران جاجسته پگاهی تحکیک مکران هامینی
powrân jâ jahta paggâhi
tahkik makorân hâmini
ترجمه: «پور» زود بیرون آمده است، حتماً مکران «هامین» است
طلوع «پور» از مشرق است وقتی به وسط آسمان برسد، در بلوچستان «هامین» خواهد بود، به همین دلیل به «پور» که در گرمی هوا مؤثر است ستاره «آتشی» نیز می گویند.
3- پرم(parm): در یکی از روزهای هر ماه قمری ستاره «پرم» که بنا به روایتی همان ستاره «پور» یا پروین است با ماه برابر می شود و یک انقلاب جوی صورت می گیرد. این دگرگونی هوا بخصوص برای بلوچ دامدار جنبه حیاتی دارد لذا گاهشماری ویژه ای در این رابطه ابداع کرده است که با آن زمانهای مقابله این دو را مشخص می کند. این واقعه در زمستان و بهار هر سال و در هر ماه با دو روز فاصله تکرار می شود که همان روز حادثه، مبدأ وجه تسمیه آن ماه در این گاهشماری است. آغاز آن با رؤیت ستاره مزبور و مصادف با شروع چله است که چون برابر با یازدهم ماه قمری است (فرق نمی کند چه ماهی باشد) این ماه را «یازدهم» می گویند و معمولاً با دیماه همزمان می شود. در ماه بعد چون دو روز جلوتر، در نهم ماه قمری این برابری رخ می دهد ماه «نهم» و سومین ماه زمستان که در هفتم اتفاق می افتد «هپتم» (هفتم به تلفظ بلوچی) یا «هپته گل» نام دارد که مصادف با اسفند ماه است. ماه بعد دو روز جلوتر یعنی پنجم ماه قمری و همین طور ماههای بعد سوم و یکم است. از این پس که فصل بهار هم به پایان رسیده است ستاره «پرم» تا چهل روز و بنا به روایتی تا سه ماه گم می شود.
معادل شمسی ماههای مزبور دی، بهمن و اسفند برابر با ماههای فلکی یعنی جدی و دلو و حوت و ... است.
ولی چون این تقویم با گردش ماه در ارتباط است به علت اختلاف سال قمری و خورشیدی جابه جا شدن ماه های قمری تاریخ تطابق آن با ماه های شمسی نیز همه ساله تغییر می کند. جدول شماره 1 این اختلاف را در دو مقطع با فاصله 5 سال نشان می دهد. طبق این جدول ماه یازدهم که باید با جدی یا دیماه شمسی برابر باشد در سال 1411 قمری با 11 جمادی الثانی همان سال و 19 دیماه 1368 برابر بوده است در صورتی که همین ماه در سال 1415 قمری با 11 رجب همان سال و 24 آذر 1373 شمسی برابر شده است.
تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد در تمام استان فقط دو طایفه بارانی و ریگی اوّلی در سیستان و دومی در میر جاوه با این تقویم آشنایی دارند که این خود مسأله ای قابل تعمق است.
یادداشت ها
1- یه رهت(yaraht) یا ایه رهت(iyaraht) فصل پایانی برداشت خرما در بلوچستان.
2- هامن(hâmen)یا هامین(hâmin)فصل رسیدن خرما و آغاز برداشت محصول آن.
3- تفاوت ستاره با سیاره به شرح زیر است:
الف- ستارگان دارای حیات و مرگند، ولی سیارات چنین نیستند و موجودیت آنها به خورشید وابسته است.
ب- سیارات متحرکند، ولی ستارگان ابت به نظر می رسند، به عبارت دیگر ستارگان تقریباً موقعیتهای ثابتی دارند.
ج- ستارگان چشمک می زنند درحالی که سیارات با نور ناپایدارتری می درخشند نور ستارگان از نظر رنگ و روشنی به سرعت تغییر می کند.
د- سیارات با تلسکوپ به صورت قرصهای کوچک و نورانی به نظر می رسند ولی ستارگان حتی با بزرگترین تلسکوپ ها فقط به صورت نقاطی نورانی مشاهده می شوند.
هـ- سیارات را فقط در نوار باریکی از آسمان می توان یافت، در حالی که ستارگان معمولاً در هر نقطه ای از آسمان دیده می شوند. رک : دکتر تقی عدالتی و حسن فرخی، «مقدمه ای بر شناخت نجوم در جغرافیای ریاضی»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال ششم، شماره 21، تابستان 1370، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، ص 30.
ادامه دارد

بازگشت به “آشنایی با استان سیستان و بلوچستان”