مشترکات فرهنگی مردم لارستان و سیستان و بلوچشتان

استان شناسی سیستان و بلوچستان (مباحثی پیرامون جغرافیا ،اقتصادو...)
Hamoon Sistani
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 56
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۱۰:۵۷ ق.ظ

مشترکات فرهنگی مردم لارستان و سیستان و بلوچشتان

پست خوانده نشده توسط Hamoon Sistani »

مشترکات فرهنگی مردم لارستان و سیستان و بلوچشتان به نقل از انجمن تارنمای اچمی ها
تذکر: روش نگارش ارایه شده بدون هیچ دست کاری آورده شده است و مربوط به شیوه ی نگارش نگارنده ی مقاله است . آدرس انجمن تارنمای اچمی ها: http://www.dehfishi.com/forum/showthrea ... d=88#pid88

نغمه اندوه در شادی: منحصر به فرد ترین آئین فرهنگی مشترک سیستانی ها و لارستانی ها در ع
مقدمه

جامعه شناسان در مورد ازدواج تعاریف متفاوتی ارائه داده اند. ساختار گرایان ازدواج را شکلی از ساخت اجتماعی می دانند که با گذشت زمان و تحولات اجتماعی دستخوش تغییرات ساختاری شده است اما برخی دیگر از جامعه شناسان ازدواج را صرفا یک رسم اجتماعی تعریف نموده اند. جمشید بهنام آن را به عنوان پایه ای برای خانواده زن و شوهری که مرد و زن را برای شرکت دائم یا موقت در زندگی پیوند می دهد در نظر گرفته است. همچنین فوستل دو کولانژ علت اصلی ازدواج را اجبار مذهبی به منظور حفظ و بقای خانواده دانسته و پیوند زناشویی را از تمام تکالیف دینی مقدس تر و واجب تر فرض نموده است. طرفداران نظریه جنسی هدف اصلی ازدواج را شکل حقوقی و رسمیت دادن به تحریکات غریزی جنسی می دانند (غلامحسین پور، 1386 : 57 - 58 ) آنتونی گیدنز ازدواج را پیوند جنسی از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته شده و پسندیده بین دو نفر بزرگسال تعریف کرده است ( گیدنز، 1379 :424) و بالاخره باقر ساروخانی آن را نوعی قرارداد اجتماعی دانسته و همچنین می افزاید که گذشته از چهار خصلت( ارتباط جسمانی، تخالف جنسی، پایایی و قرارداد اجتماعی) ازدواج ارتباطی را می رساند که در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دارای تمامیِّتی است بی نظیر. وی در مورد تأکید و نظارت جامعه بر ازدواج می نویسد که برای تحقق ازدواج باید شاهد تصویب و تأیید جامعه نیز باشیم.( سارو خانی، 1370: 23 - 24 )

همانگونه که مشاهده می شود تعاریف متعددی برای این پدیده وجود دارد اما همه آنها با بیانی متفاوت بر نظارت و مشارکت جامعه در آن تاکید دارند تقریبا در تمام جوامع بشری ازدواج یک امر اجتماعی محسوب می شود که نظارت و مشاركت جامعه بر صحت وقوع آن معمولا همراه با برگزاری مراسم آئینی و شادی گروهی همراه می باشد. هرچند حفظ نسل در خانواده، تاُمین نیروی انسانی جامعه و ارضای غرایز جنسی برای پیشگیری از روابط نامشروع از کارکرد های آشکار و دراز مدت ازدواج است اما شاید بتوان گفت که موضوع تحقیق یعنی آئین های ازدواج می تواند یکی از کارکرد های پنهان برای تامین روحیه شاد و سلامت روان جامعه تلقی گردد . بررسی چگونگی این مراسم در اقوام مختلف ایرانی نشان می دهد که کلیات این مراسم در همه ی اقوام یکسان انجام می شود نگاهي به نوشته هاي موجود در مورد ايلات و عشاير منجمله نوشته هاي پروفسور امان اللهي نيز مؤيد اين گفته است( امان اللهي، 1367) اما در بين همه اين رسومات يك تفاوت ويژه را مي توان در برگزاري اين رسم در حوزه تحقيق مشاهده کرد که مختص لارستانی ها و سیستانی هاست به این صورت که در میانه ی برگزاری مراسم هنگامی که عروس می خواهد از تبار پدری اش جدا گردد و به خانه داماد قدم بگذارد شادی جشن جای خودش را به بروز حس غم و اندوه می دهد و جمعی از شرکت کنندگان به صورت گروهی اشعاری را با لحن غم انگيز می خوانند که همه حضار را تحت تاثیر قرار داده و برای لحظاتی اشک از چشمان همه جاری می شود.



حوزه و تاريخچه تحقیق :

لارستان: یکی از شهرهای جنوبی استان فارس است.لارستان سرزميني وسيع است كه در حال حاضر داراي 7 بخش و 11 نقطه شهری است. مساحت تقريبي آن 126000 كيلومتر مربع و در حدود 450 آبادي بزرگ و كوچك توابع دارد. مرکز آن شهر لار می باشد اين شهر در 43 دقيقه و 27 درجه شمالي، 24 دقيقه و 54 درجه شرقي گرينويچ و با ارتفاع 300 فوت در 366 كيلومتري شهر شيراز و در جنوب شرقي فارس قرار گرفته است که دارای جمعیتی برابر با 223235 نفر است( نتایج آمار نفوس و مسکن، 1385). نامهای قدیم این منطقه لاد، گلار و ایراهستان بوده است. گویش رایج در این شهرستان لارستانی است که از 10 لهجه تشکیل شده است و اکثر ساکنین جنوب استان فارس و مردم غرب استان هرمزگان به آنها تکلم می کنند.(اقتداری، 1384: 15)

سیستان و بلوچستان: این استان در جنوب شرق ایران واقع شده است از شمال به خراسان جنوبی و افغانستان، ازشرق به پاکستان و افغانستان، از جنوب به دریای عمان و از غرب به کرمان و هرمزگان منتهی است این استان پهناورترین استان کشور و در عین حال از کم تراکم ترین حوزه های جمعیتی ایران است 14 شهرستان، 40 بخش و 36 نقطه شهری تقسیمات جغرافیایی آن را شامل می شوند. شهر زاهدان مرکز این استان است که جمعیتی حدود 567 هزار نفر را داراست. (نتایج آمار نفوس و مسکن، 1385). این استان از دو قسمت متمایز "سیستان" که از چاله سیستان و دامنه شمالی ملک سیاه کوه امتداد می گیرد و "بلوچستان" که نواحی جنوبی این ناحیه را تا دریای عمان پوشش می دهد تشکیل شده است. سیستان علاوه بر بلوچهای سنی مذهب دارای اکثریت زابلیهای شیعی مذهب می باشد گویش فارسی های سیستان" لهجه زابلی" و بلوچهای ساکن آن منطقه "بلوچی سرحدی" می باشد.در جنوب استان اکثریت ساکنین از قوم بلوچ که یکی از شاخه های اصیل آریایی می باشد هستند گویش مردم ساکن درنواحی جنوبی تر "بلوچی مکرانی" و در مناطق اطراف تفتان "بلوچی سرحدی" است.( ناصری نیا،منتشر نشده:6-7)

یکی از ویژگی های منحصر به فرد لارستان در ازمنه ی قدیم نحوه ی در آمد مردم بوده است. جمعیت شناسان از عوامل مؤثر در توزیع جمعیت را راه های ارتباطی می دانند .(تمنا،1385 :68) لارستان چون بر سر راه تجاری جنوب ایران با بنادر خلیج فارس، دریای عمان و حتی اقیانوس هند بوده از وضعیت اقتصادی و تراکم جمعیتی نسبتا بالایی بهره مند بوده است. وجود قلاع مستحکم برای پیشگیری از حمله ی چپاولگران در اکثر واحدها ی جمعیتی لارستان نشان از همین بهینه بودن وضعیت اقتصاد دارد. در آن شرایط تاریخی ثروت لارستان آنقدر وسوسه انگیز بوده که حتی از مناطق دوردستی مثل بلوچستان حملاتی برای چپاول آن نواحی انجام می گرفته است. مهراب خان نارویی حاکم قلعه ی بمپور بلوچستان در حدود سالهای 1800 میلادی به پاتینجر انگلیسی اعتراف نموده که سهم وی از چپویی که در لارستان ایران کرده بودند از اموال و بردگان و نقدینه برابر شش هزار روپیه بوده است( برقعی،1356 : 30). در این میانه تنها راه دسترسی به ثروت لارستان انحصار به چپو نداشته بسیاری از ساکنین نقاط دیگر با روش های معمولی چه برای کار و چه برای تجارت به لارستان می آمدند و ماندگار می شدند و کلاهی از این نمد نصیبشان می شد وجود بلوچ ها و دیگر اقوام (عرب ها ،یهودی ها و ...) در لارستان امروزی دلیل دیگری بر این فرضیه است.

لارستان آن زمان و مردم آن حتی در جنگ ها برای گروه های درگیر قابل اعتنا بوده اند در دوره ی نادری زمانی که یکی از سرداران سپاه نادر بنام "محمد خان بلوچ " بر علیه وی شورید و در رویا رویی با نادر شکست خورد و به لارستان آمد و ابتدا در قلعه ی خنج لارستان به شیخ احمد مدنی لاری پناهنده شد . شیخ احمد مدنی در یورش طماسب خان وکیل الدوله سردار سپاه نادر از محمد خان بلوج تا زمانی که منجر به دستگیر شدن خودش شد حمایت کرد و محمد خان بلوچ را از قلعه فراری داد هر چند محمد خان چندی بعد توسط اعراب خوزستانی شناسایی و تحویل طهماسب خان شد اما فرصت دیداری دیگر با شیخ احمد مدنی را یافت اما این دیدار بر بالای چوبه ی دار در اصفهان بود که نادر برای عبرت دیگران بر پا کرده بود.( مروی، 1365 :125) ذکر این دو واقعه نشان از تعاملات نقاط دیگر کشورو منجمله سیستان و بلوچستان با لارستان ثروتمند قدیم دارد اما این تعاملات همیشه منفی نبوده است و گاهی به تاثیرات فرهنگی مثبت نیز منجر شده است. سیستان و بلوچستان نیز از این تعامل بی بهره نبوده خصوصا این که عامل اشتراک مذهب می توانسته که منبع و منشا بسیاری از رسومات اجتماعی جاری در دو منطقه آن زمان باشد. در این مقاله محققین با برگزیدن مراسم عروسی در دو ناحیه ی لارستان و سیستان و بلوچستان به تفکیک حوزه های قومی، ترتیب زمانی برگزاری مراسم با ذکر جزئیات( مکان، زمان، باورها و ارزش های) هر مراسم به تشریح و مقایسه آنها پرداخته اند

مبانی نظری:

چهارچوب نظری این پژوهش را مراسم ازدواج تشکیل می دهد. رسوم به سلسله رفتار های مطلوب گفته می شود که اعضای جامعه ملزم به رعایت آنها هستند. اگرچه رسوم بر اساس تجارب اجتماعی مردم به وجود آمده و متداول می شوند اما اعضای جامعه در صورتی آنها را به رسمیت می شناسد که با نظام اعتقادی آنها منافاتی نداشته و مفهومشان به خوبی قابل درک باشند.

هدف اصلی این تحقیق شناساندن وجوه مشترک فرهنگی و دیرینه این دو گروه اجتماعی و مروری بر اجرای این مراسم است که ریشه در تعاملات فرهنگی اقوام ایرانی دارد. علاوه بر آن این کوشش می تواند در ثبت ،ضبط و مستند سازی این مراسم و سنت های شفاهی در دو گروه اجتماعی مورد تحقیق که با گذار از مرحله سنت به تجدد و در حال رنگ باختن است مفید واقع شود.













روش شناسی تحقیق:
در این بررسی کلیه ی داده های تحقیق عمدتا به روش:
1- غیر مستقیم و با دو شیوه جمع آوری شده است :
الف - بررسی کتابخانه ای :شامل جمع آوری اطلاعات در زمینه ی موضوع از کتاب ها، مقالات ، فیلم ها ، عکس ها و پایان نامه ها .
ب -روش مصاحبه با افراد محلی و ثبت دیده ها و شنیده های آنها و همچنین
2- روش مشاهده ی مستقیم و هدف دار مراسم توسط محقق که محدود و معدود بوده است.



یافته ها

با بررسی حوضه ی تحقیق در برگزاری آئین های ازدواج نتایج به دست آمده عبارتند از:

1- مراسم پیش از عروسی

الف- انتخاب همسر :

بررسی ملاک های انتخاب همسر در حوزه تحقیق نشان داد که اشتراکات فراوانی بین دو جامعه مورد تحقیق وجود دارد که به برخی از آنها به اختصار اشاره می شود:

1- مذهب: یکی از مهمترین ملاک های انتخاب همسر داشتن مذهب مشترک می باشد هر چند در سالیان اخیر مواردی از ازدواج بین اهل سنت و تشیع دیده شده اما معمولا در بین خانواده های سنتی ازدواج با مذهب مشترک معمول تر است این در حالی است که هر چند از لحاظ دستورات شرعی چه در بین تشیع و چه در بین تسنن منعی برای این نوع ازدواج وجود ندارد اما سنتهای قبیله ای و خانوادگی با ازدواج دو زوج با یک مذهب مشترک هم نوایی بیشتری دارد.

2- قشر بندی اجتماعی: در لارستان قشر بندی اجتماعی واضحی وجود ندارد به همین دلیل این ویژگی جای خود را به اصالت خانوادگی به عنوان یک معیار برای انتخاب همسر داده است اما در سیستان و بلوچستان که قشرهای اجتماعی با رتبه بندی واضح وجود دارند ( خاندان سرداری، شهروند معمولی، در زاده، موالی و استا کار) معمولا این قشر بندی هنوز هم رعایت می شود بر اساس این معیار زن گرفتن از سطوح اجتماعی پایین چندان ایرادی ندارد اما زن دادن به قشر های اجتماعی با رتبه پایین توسط قشر اجتماعی بالاتر به جز موارد استثنائی امکان پذیر نمی باشد.

3- سن: در هر دو حوزه تحقیق معمولا ازدواج در سن پایین انجام می گیرد اما تفاوت سنی بین دختر و پسر نیز رعایت می شود. در بین اهل سنت لارستانی، سیستانی و بلوچ ها که چند همسری قبحی ندارد گاهی بین همسران و شوهران دوم تفاوت سنی تا چند دهه نیز دیده شده است.

4- اصل و نسب: این معیار هر چند در ساختار با قشر بندی اجتماعی تشابهاتی دارد اما در مفهوم با آن متفاوت است این معیار در لارستانی ها جای خود را به قشر بندی اجتماعی داده است بر این اساس لارستانی ها در انتخاب همسر به اصل و نسب و اعتبار فامیلی توجه خاصی دارند و معمولا برای حفظ اصل و نسب خانوادگی سعی در ازدواج با هم رده خودشان از لحاظ اعتبار خانوادگی دارند.

5- خون بست: این نوع ایجاد وصلت در لارستانی ها کمتر دیده شده اما در عشایر بلوچ و سیستانی ها که به زبان محلی به آن سانگ بندی [1]گفته می شود اغلب برای ختم یک اختلاف ریشه دار فامیلی که عمدتا سر منشا آن قتل بوده و یا گاهی برای گسترش شبکه فامیلی با قبایل همطراز از این نوع وصلت استفاده می شود.

6- در کنار معیار های فوق ویژگی هایی نظیر نجابت، هنرمندی، کدبانو گری، سلامت جسمانی، زیبایی نیز از معیارهایی است که توسط اعضاء حوزه تحقیق بیان گردیده است. در سالیان اخیر در جوامعی که گذار خود را از سنت به تجدد (مدرنیته) آغاز کرده اند معیارهایی نظیر تحصیلات، شغل، وضعیت اقتصادی و عشق و علاقه بین طرفین نیز به معیارهای قبلی افزوده شده است.

ب- خواستگاری:

معمولاً پس از انتخاب همسر توسط پسر یا خانواده ی وی به شرطی که دختر ناف بر کسی نباشد یک یا چند نفر از بزرگان فامیل پسر برای گفت و گو (با تعیین وقت قبلی) راجع به ازدواج به منزل عروس رفته و موضوع را مطرح می کنند این گروه را که لاری ها به آن قاصدی[2]، سیستانی ها کد خدایی[3] و بلوچ ها به آن گندونند[4] می گویند. معمولاً جواب به چند روز آینده محول می شود . پس از گرفتن جواب مثبت خانواده ی پسر در جلسه ی مفصل تری که موسوم به بله برون است راجع به شیر بها، مهریه یا پیش قباله و خرج عروسی به توافق می رسند.

1- تعیین مهریه: مهر کلمه ای عربی است که معادل فارسی آن کابین می باشد و عبارت است از دارایی منقول یا غیر منقول که به مناسبت عقد ازداوج به زن هدیه می شود برخی لارستانی ها دادن مهریه را نشانه میزان محبت مرد نسبت به همسر آینده اش می دانند و معتقدند به همین لحاظ به این رسم مِهر گفته شده است. میزان مهریه تا چندی قبل در لارستان به صورت ملکی یا معادل سکه ی فتحعلی شاهی برآورد می شده که امروزه جای خود راکم کم به پول نقد یا سکه ی بهار آزادی داده است در سیستان نیز زمین یا سکه پشت قباله ی عروس زده می شد و در بلوچستان مهریه معمولاً تعدادی درخت نخل یا چند نفر شتر و یا مقداری طلا می باشد .

2- نشان کردن دختر

در لارستان معمولاً یک چادر، یک دست خلعت (لباس)، یک شیشه عطر، یک بسته چای و مقداری طلا جات ( بیشتر گردنبند و انگشتر و مبلغی وجه نقد ) در داخل چمدان کوچکی گذاشته و به همراه تعدادی از مردان و زنان فامیل به خانه ی عروس برده می شود . معمولاً انگشتر را کسی به دست عروس می کند که یا دارای فرزند پسر باشد و یا اولین فرزند وی پسر بوده باشد چرا که معتقدند در اینصورت فرزند اول عروس خانم نیز پسر خواهد شد ( وجود تفکر رجحان جنسی ) . در سیستان با بردن مقداری لباس و چند قطعه طلا دختر را برای پسر نشان می کنند و در بلوچستان نیز این رسم با بردن مقداری پارچه که همان شب برای دوخته شدن به خیاط سپرده خواهد شد و مقداری طلا جات همراه است . در بلوچستان علاوه بر دادن این هدایا به عروس طبق رسم دیگری که به آن مال سِندی[5] گفته می شود کلیه ی مخارجی که داماد باید متحمل شود از تهیه ی هیزم برای پخت و پز تا لپه و رب گوجه برای آشپزی برآورد شده و بر ذمه داماد گذاشته می شود .همچنین مقدار طلایبسیار سنگین که داماد بایستی به عروس پیشکش کند که اغلب شامل سنجاق سینه، انگشتر ، جلیقه ، کپگو[6]( نوعی گلوبند سنگین) یک جفت دُر[7]( گوشواره ی توپی)می باشد نیز برآورد می گردد .

3- تهیه ی مقدمات عروسی :

در لارستان سه روز قبل از عروسی وسایل تهیه شده برای برگزاری جشن عروسی را به منزل دختر می فرستند در این روز شیر بها نیز اگر بر سر میزان آن توافق شده باشد به صورت نقدی لای دستمال ابریشمی به رنگ قرمز یا سبز قرار داده شده و به خانواده ی عروس تحویل می گردد. در بلوچستان علاوه بر خرید مایحتاج مورد لزوم برای عروسی یک روز هم به جمع آوری هیزم اختصاص دارد که بلوچ ها به آن دارچِِنی[8] می گویند لازم به ذکر است که یکی از رسوم بسیار خوبی که هنوز در بلوچستان وجود دارد که یکی از رسوم بسیار خوبی که هنوز در بلوچستان وجود دارد رسم تعاون در امر ازدواج یا بجّار[9] می باشد. در این رسم پسر پس از تصمیم به امر ازدواج به همراه یکی دو تن از دوستان به سراغ اقوام، خویشان و دوستانی که در محل، روستاها و شهر های اطراف سکونت دارند رفته و خبر عروسی را به اطلاع انها می رساند. آنها نیز بنا به استطاعت و بنیه مالی خود کمک هایی را به صورت نقدی و جنسی از قبیل: پول نقد، طلا، گوسفند، شتر، گندم، برنج، آرد، روغن و سایر ملزومات عروسی به داماد می دهند. گاهی هم چند اصله درخت خرما و یک قطعه باغ یا زمین به داماد داده می شود. ( بیهقی، 1365: 34)



4 - دعوت برای عروسی :

در لارستان بعد از تعیین روز عروسی گروهی از فامیل عروس و داماد با زدن داریه و رفتن به در خانه ی فامیل و همسایگان با خواندن اشعارذیل آنها را برای مراسم دعوت می کنند.

آی خانومای پاشنه طلا پا اَنسی اَ اَعیش ما

āy xānomaye pašne tala pa ānsi ā āiyš ma

عاروس ما گلدسته كاریش ندارین خستهِ ن

āroūs ma godaste kariš nadarin xasten

پا اَنسی :پا بگذارید- کَریش ندارین: کاری باهاش نداشته باشید- عاروس: عروس

مراسم دعوت کنان در بلوچستان ونتوکی[10] گفته می شود که در این جا نیز با زدن داریه و به صورت گروهی عده ای از فامیل به همسایه ها و فامیل مراجعه کرده و آنها را برای عروسی دعوت می کنند.

ج-مراسم عروسی

1- حنا بندان:

معمولاً دو روز قبل از عقد و عروسی اختصاص به حنا بندان دارد شب اول که حنا به خانه ی عروس برده می شود در لارستان (حنا دزدی[11] )و در بلوچستان( حنا دزدکی[12]) نامیده می شود در این شب لارستانی ها حنای خیس شده را داخل یک مجمعه گذاشته و با دو شمع روشن آن را به خانه ی عروس می برند وظیفه تزیین دست و پای عروس با حنا در لارستان معمولا به عهده ی خواهر داماد است . در ضمن حنا بستن این اشعارذیل با نوای شاد خوانده می شود.

اِشو حنات اَ بندیم اَ دست و پات اَ بندیم

ešū hanat ā bandiym ā dast o pāt ā bandiym

اگه حنا نباشه خشتِ طلات اَ بندیم

āge hana nabaše xešte talat ā bandiym

در سیستان شب حنا بندان عده ای از فامیل داماد جمع شده و درب خانه ی عروس را می زنند. سپس در جواب خانواده ی عروس که می پرسند برای چه آمده اید؟ با زدن داریه و دَم گرفتن گروهی این طور می خوانند:

در واکنه در واکنه حنا آورده بر شما

dār vakane dār vakane hana āvārde bar šoma

خانواده ی عروس در جواب و با لحن موسیقیایی می گویند:

حنا شما مالِ شما عروس نداره بر شما

hana šoma male šoma arous nadare bar šoma

این لج و لج بازی شیرین و توافقی با معرفی وسایلی که خانواده ی داماد همراه با حنا آورده اند (مثل طلا،

لباس، کفش و ...) ادامه پیدا می کند تا این که در کلام آخر خانواده ی داماد می گوید.

در واکنه در واکنه قرآن آورده بر شما

dār vakane dār vakane qūrān avarde bar šoma

که خانواده ی عروس به حرمت قرآن با فرستادن صلوات در را باز نموده و قائله خاتمه پیدا می کند. روز بعد از حنا دزدی که اختصاص به حنا بستن عمومی دارد در هر سه گروه اجتماعی حوضه ی تحقیق به مدعوین حنا تعارف شده و آنها نیز با برداشتن کمی از حنای خیس شده مقداری وجه نقد در سینی می گذارند این مراسم در بلوچستان حنا راستوکی[13] گفته می شود .

2- سر تراشان یا سر تراشک:

روز بعد از حنا بندان اختصاص به آرایش داماد و تعویض لباس وی دارد که این روز در لارستان موسوم به جاروان[14] است که صبح این روز اختصاص به استحمام و آرایش داماد دارد که به آن در لارستان سر تراشان[15] و درسیستان و بلوچستان سر تراشک[16] گفته می شود . جوانان لارستانی در این روز دور داماد جمع شده و ضمن تعویض لباس دسته جمعی این اشعار را می خوانند :

مبارکه مبارکه داماد رخت اَپوشه که یک دست اَکنه دو دست اَپوشه

mobarake mobarake damād rāxt āpūša ke yek dast ākana do dast āpūša

اَپوشه : می پوشد یک دست اَکنه : یک دست لباس را در می آورد و دو دست می پوشد.

در بلوچستان مراسم تعویض لباس و استحمام در کنار قنات یا چشمه آب صورت گرفته و در انتها داماد سوار بر شتر که به شکل بسیار زیبا و رنگارنگ تزیین شده به محل منزل پدر عروس برده مي شود. تفاوتي كه مراسم عروسي بلوچ ها با دو گروه قومي ديگر دارد از اين قرار است كه طبق رسم بلوچ ها پس از حنابندان و سر تراشك، داماد به خانه عروس برده شده و بقيه مراسم عروسي به مدت سه شب در خانه پدري عروس برگزار مي گردد. در سیستان هنگام اصلاح سر داماد جوانان با همدیگر دَم گرفته اشعار ذیل را می خوانند :

سر تراشک مبارک باشَه

sār trašak mobarāk baša

اُنجَ که سر متراشیده نقل و نبات مپاشیده (متراشیده : می تراشیدند- مپاشیده: می پاشیدند)

onje k sār metrašide noql o nabāt mepašide

اُنجَ که سر مِتراشیده پِِنر شاه مپوشیده (پِِنر : پیراهن و لباس- مپوشیده : می پوشیدند)

onje k sār metrašide penār ša mepošide

سر تراشک مبارک باشَه

sār trašak mobarak bāša

معمولاً بعد از ظهر روز جاروان در لارستان به رقص و پایکوبی می گذرد و در این بین رقص محلی زنان که به آن دستمال گردون[17] گفته می شود و با چرخاندن دستمال های رنگی با هماهنگی خیره کننده ای انجام می گیرد که از جلوه ی بسیار زیبایی برخوردار است . در سیستان نیز بعد از ظهر روز دوم به رقص و پایکوبی و چوب بازی که نوعی رقص هماهنگ گروهی با چوب بصورت یک دایره ی انسانی است می گذرد معمولاً مراسم عروسی در لارستان و سیستان در روز دوم به پایان می رسد اما مراسم اصلی عروسی در بلوچستان که به آن لوت[18] گفته می شود در روز سوم انجام می شود که همراه با رقص بلوچی چاپ[19]( صحبت) همراه است.

در لارستان و سیستان شب دوم عروسی اختصاص به بردن عروس به خانه ی داماد دارد در طی این مراسم که نظیر آن فقط در لارستان و سیستان دیده می شود برای دقایقی عروسی و شادی به حزن و اندوه ناشی از جدایی عروس از خانواده اش تبدیل می شود و در سیستان عده ای از اقوام نزدیک عروس و داماد با لحنی غمگین که نشانی از شادی در آن نیست از قول عروس این اشعار را می خوانند :

نَ نَ مه کنجکِ تو نو مِنَ نلّی که بره مادر من دختر تو اَم نگذار مرا ببرند

nana me kenjake tono mene nelli ke bare

با ساز و دُلک مَي بَرِه مِنَ نلّی که بره هر چند با نوای موسیقی و ساز و دهل میبرند نگذار مرا ببرند

ba sāz o dolak mebare mena nelli ke bare

سوزنِ دَستَكِ تو نو مِنَ نلّی که بره مادر من سوزنی در دست تو هستم مرا نگذار که ببرند.

sozane dastake tono mena nelli ke bare

نَ نَ و جونِ نَ نَ کنجه کلونِ نَ نَ مادر من دختر بزرگ تو هستم

nana o jone nana kenje kalūno nana

نَ نَ و جونه نَ نَ آتِش جُنِ نَ نَ مادر در این لحظه مانند همچون زمانی است که آتش به جانم افتاده باشد

nana o jone nana ātiš va jono nana

از راهه باغک[20] مَي بَرِه مِنَ نلی که بَرِه مادر مرا از مسیر و راه باغک می برند مرا نگذار که ببرند

az rahe baqak mebare mene nelli ke bare

معمولاً خواندن این اشعار و لحن موسیقیایی غمگین آن همراه با گریه ی عروس، مادر و بقیه ی مدعوین برای دقایقی ادامه پیدا می کند که در انتها مادر عروس با بوسیدن دخترش و دعای خیر او را روانه ی حجله می کند اما معمولاً مادر عروس بعد از روانه کردن دخترش در مراسم بعدی که شامل" پا برداری[21]" و دست به دست دادن عروس و داماد و بحجله بردن عروس است شرکت نمی کند.

در لارستان نیز طی مراسمی مشابه که آن هم با گریستن عروس و برخی مهمانان نازک دل همراه است عده ای از اقوام از زبان عروس با لحنی غمگین این اشعار را می خوانند .

نه نه جونی نه نه جونی عاقبت گشتیم جدا زیر قرآن مرخصم کن تا که برم دس خدا

nane jūni nane jūni aqebat gašteem joda zir qūrān moraxasom kon ta ke berām dase xoda

با د اوُمه بارون گِرُف باداومه اِلون گرف همگی بگین مبارکه که کار ما پایون گرف

bād ūme barūn geref bād ūme al vūn geref hamegi begeen mobārake ke kare ma payūn geref

اُمه :آمد - گِرف :گرفت - پایون :پایان

این مراسم نیز با حجله رفتن عروس به پایان می رسد .

بازگشت به “آشنایی با استان سیستان و بلوچستان”