سیستان و بلوچستان سرزمین دریا و کویر - سیستان و بلوچستان

برای اینکه بتوانیم آب را به هامون برگردانیم باید اول از همه دلیل خشک شدن هامون را بیابیم.
خب دلیل خشک شدن هامون چیست.
فعلا دوستان جوابشان را بگویند تا من به کلاسم برسم. (5 دقیقه از وقت کلاسم گذشته)

با سلام
این که این بحث بالا نمیاد ایشالله دلیلش ندونستن دلیل خشک شدن هامون که نیست؟
خودم جواب میدم تا دوستان هم اگر اطلاعی ندارن یه کم به اطلاعاتشون اضافه شه یکی از دلایل این خشکسالی بند کجکی در افغانستانه و راه آب های انحرافی که دوستان افغانی برای اینکه اب بیشتر نصیبشان شود بر روی رودهای منتهی به هامون زده اند.
آقای فاطمی اگه میتونی عکس ها رو بزار تا دوستان در مورد این سد بیشتر بدونن.
ممنون
موفق باشید

این چند تا عکسه از گوگل ارث که از سد کجکی در افغانستان و دریاچه هامون در ایران گرفته شده. میبینیم که چه دریاچه بزرگی پشت سد ایجاد شده.

ممنونم محمد جان
دوستان اميدوارم حداقل متوجه شده باشيد كه شرايط جوي بهانه ايست براي دست به سر كردن ...

به هر حال مجوع هر دو عامل دست به دست هم داده و نباید تغییر اقلیم و خشکسالی ها را نادیده گرفت حداقل برای خودمان مشخصه که بارندگی زابل خیلی کمترشده و به همین نسبت هم افغانستان ضمن اینکه این چند مدت حجم عظیمی از آب را به داخل چاه نیمه چهارم روان کردیم با یک ستر کاملا خشک.
خود ما هم در غرب کشور داریم سد های زیادی می زنیم و آب پایین دست را قطع میکنیم اونایی که اونجا از اب استفاده می کنن به کی شکایت کنند

شاید میزان بارندگی در چند سال اخیر کم شده باشد اما این نمیتواند علت خشکی دریاچه باشد.چون اب و هوای زابل اصلا شبیه اب و هوای افغانستان مخصوصا مناطقی که رود هیرمند از انجا سرچشمه میگیرد نیست.به قدرت میتوان گفت همانگونه که از عکس مشخص است علت خشکی دریاچه همان سد کجکی است

سلام.
من کارشناس نیستم و اظهار نظر خاصی نمی تونم بکنم. اما فکر می کنم نظر آقای راشکی کارشناسانه بود. بالاخره ایشون از کارشناسان آگاه به مسائل منطقه هستن.
موفق باشید

سلام به همه
چند سال پیش که به موضوع آب سیستان علاقه مند شده بودم و برام نحوه شکل گیری طوفانهای شن زابل و چرا همه جای ایران باران می باره اما زابل نه و اینکه چرا در گذشته وضع به این منوال نبوده سئوال شده بود!!
روی عکس های ماهواره ای شرایط جوی که از سایت yahoo منتشر می شد به نکته جالبی بر خوردم!!
ابرهای باران زا به منطقه ما از دو ناحیه مختلف وارد میشوند که سرمنشا اونها متفاوت هست!
یک دسته از سمت دریای مدیترانه میان و دسته دیگه از اقیانوس هند!!
اون دسته ابرها که از اقیانوس هند میان عموما در ارتفاع پایینی هستند و باعث جاری شدن سیل بیشتر در بلوچستان و کمتر در سیستان میشن! و عموما خیر و برکت با این دسته از ابرهست!! و این رو هم بکم گه منبع اصلی بارش در کوههای هندوکش که آب هیرمند از اونجا تامین میشه همین ابرهای بارانزای اقیانوس هند هست!!

اما ابرهایی که از دریای مدیترانه به منطقه میان عموما ارتفاع زیادی دارند و چون مسیر طولانی رو طی می کنند به منطقه ما می رسند و بیشتر توان بارشیشون رو در اروپا و غرب کشور از دست می دهند!!
بعد از عبور از منطقه کرمان و رسیدن به دشت به دلیل خشک بودن دشت رطوبت عمده ابرها به هوای خشک کویر انتقال پیدا میکنه!!
بعد ابرها به ما می رسند!!
چیز جالبی که من تو عکسهای ماهواره ای دیدم این بود در منطقه ما در ابرها یک سوراخ پدیدار می شد!!!( البته نه همیشه)
و این دلیل عدم بارش باران در منطقه ما بود!!
وقتی دنبال علتهای مشاهده گشتم متوجه شدم که در گذشته به دلیل وجود آب در دشت هامون و درجه تابش خورشید رطوبت هوا در منطقه هامون زیاد میشده که این رطوبت تا لایه های بالای جو بالا می رفته در نتیجه وجود این رطوبت باعث بارور شدن مجدد ابرهای بارانزا میشده ودر نتیجه در منطقه سیستان ایران و بیشتر در سیستان افغانستان ریزش باران داشتیم!!! که دوباره این آب به دشت هامون سرازیر میشده!!

و به نظرم این چرخه زیست محیطی بود که خداوند قادر برای این منطقه طراحی کرده!!
اما با دست کاری ما آدمها گند زدیم به همه چیز!!

امروز ما شاهد خشک شدن دریاچه باستانی هامون هستیم تو تاریخ از هامون زیاد نوشته شده و این بخاطر زنده بودن هامون بوده!!

از طرفی دلیل بوجود آمدن باد های 120 روزه انقلاب بین دو جبه هوای متاثر از دریای مدیترانه و اقیانوس هند در منطقه شروع کوههای هندو کش هست!!
و چون امروز هامون خشکیده بر اثر تابش خورشید بر بستر دشت هامون و گرم شدن سطح زمین به جای صعود رطوبت به همراه صعود هوا به لایه های بالای جو شاهد صعود گرد و غبار به لایه های بالای جو هستیم و در نتیجه از آسمون بر سر ما به جای رحمت عذاب نازل مشه!!

در پایان این رو بگم که مشاهده بوجود آمدن سوراخ در ابرها رو با یک استاد جغرافیا که مطالعتش هوا شناسی بود مطرح کردم که برای این پدیده یک اسم علمی سخت گفت و گفت که این اتفاق یکی دو جای دیگه جهان هم افتاده و گفت که اگه بشه این رو علمی اثبات کرد کمک زیادی می کنه و خیلی تشویق کرد که واسه جشنواره خوارزمی روش کار کنم!!

اما چون رشته تخصصیم چیز دیگه ای هست و آدم پایه این کار رو پیدا نکردم که علمی بریم دنبالش قضیه همینجوری تو ذهنم مونده!!
البته این رو بگم که این کار نیاز منده یکسری تخصص خاصه که مهمترینشون پردازش دیتای خام ماهواره ای هست چون این تصاویر ماهوارهای که میبینیم حاصل پردازش تصویری دیتای ماهوارهای هست و کمک چندانی نمیکنه!!
اما با پردازش دیتای خام میشه کم حجم شدن ابرها رو نشون داد وبا کمک شبیه سازی میشه باروری دباره ابرها بر اثر رطوبت موجود در جو ثابت کرد!!

اما بازم مشکل اصلی همون سد کجکی هست ولی فکر میکنم راه مقابله با اون یک کار علمی جهت اثبات این قضیه هست!!

4z4 عزیز مطالبی را که نوشتید قبلا نشنیده بودم.به اطلاعاتم خیلی اضافه شد.
ممنونم
مشکل هر چی که هست (طبیعت یا انسان یا هردو)امیدوارم راه حل عملی واسش پیداش بشه

جناب آقا ی فاطمی من حرفهای شما رد نمی کنم به هر حال حجم عظیمی از ابها در پشت دو سد مخزنی کجکی به ظرقیت حدود 1800 میلیون متر مکعب(تفریبا 3 برابر سه چاه نیمه) و سد ارغنداب که کمتر نام برده می شود ( به هر حال تقریبا یک سوم کجکی گنجایش دارد و قابل ملاحظه است) ذخیره می شود ولی ابن نکته را به یاد داشته باشیم که سدهای مذکور در سالهای 1950 ساخته شده اند یعنی حدود 60 سال پیش
نکته دیگر اینکه استفاده از اب در پایین دست این سدها خیلی بالا رفته با توجه به بالارفتن سطح زیر کشت و اینکه فضا برای توسعه بسیار زیاد است
مطلب بعدی اینکه اگر تصاویر رو با رزولوشن بالاتر نگاه کنید می بینید که سد کجکی یک سد خاکی با هسته تراکم زیاد است و سرریز آن در خارج از سد قرار دارد و مانند آنچه ما در ذهن داریم دریچه کنترلی ندارد البته سه دریچه باز هم در کنار سد وجود دارد که برای تولید برق و مصارف خودشان استفاده می کنند و اخیرا هم یک شرکت چینی طرح اجرایی افزایش توان برق این سد را انجام می دهد ولی این سه دریچه هم بیشتر از مصرف خودشان نیست اگر آب اضافی وجود داشته باشد از سرریز آن بیرون خواهد ریخت در حال حاظر گذاشتن دریچه کنترلی بر روی سررسز امکان پذیر نیست مگر اینکه ارتفاع سد را که 92 متر است بالا ببرند که البته در برنامه شون هست
در ارتباط با مطالب دوستمون 4ظ4 هم مطالبی دارم که در فرصت مناسب خواه نوشت