پیشینه ی تاریخی طایفه ی ریگی (3)

در این انجمن با همراهی دوستان سعی خواهد شد به معرفی اقوام ، بزرگان آنها
و فامیلهای بلوچی پرداخته شود.

مدیر انجمن: 74fwssj3

dustdarebaluch
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 26
تاریخ عضویت: شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۰, ۵:۳۸ ب.ظ
جنسیت: مرد

پیشینه ی تاریخی طایفه ی ریگی (3)

پست خوانده نشده توسط dustdarebaluch »

پیشینه ی تاریخی طایفه ی ریگی (3)
نادرشاه دربلوچستان ميرجاوه را به ريگي ها واگذاركرده است ، ولي ريگي‌ها تا چندنسل بعد به ميرجاوه نيامدند تااينكه سردارمرادخان آن ها را به اين سمت هدايت كرد ، احتمالاً اين انتقال به دليل دورشدن ازحوزه‌ی اقتداركردها بود كه درخاش يكه تازي مي‌كردند ، مخبر به استناد از يك روايت شفاهي مي نويسد "مرادخان نامي در سال 1315 هجري به كمك فرزندانش قناتي در زاهدان احداث كرده وآن جا را آباد كردند ( حص 43) اگر اختلاف تاريخي را يك اشتباه لفظي بدانيم احتمالاًاشاره به همين مرادخان است زيرا رونوشتي از فرمان ناصرالدوله فرمانفرماحكمران كرمان و بلوچستان دردست است كه از دزداب ( زاهدان فعلي) نيز به عنوان املاك موروثي محمدرضاخان و ايل نشين و علفچر طايفه‌ی ريگي نام مي‌برد ( جانب اللهي ، 1375، ص 64 ) البته نظر به اینکه طایفه‌ی گرگیج خودرا اولین آبادگران زاهدان می‌دانند احتمال اینکه نام برده از طایفه‌ی گرگیج هم باشد نباید نادیده گرفت . آثار قلعه مرادخان نيز هنوز در روستاي لاديس باقي است، بعدها فرزند او ابراهيم خان منطقه گوهركوه را علفچر بولاكي و ميرجاوه و كلاهور ( خارستان) را به پسرديگرش غلامعلي خان و كل طايفه ريگي اختصاص داد به طوري كه يك سوم ميرجاوه به تيره نتوزئي و بقيه به ساير تيره‌ها رسيد (همان ،ص 63) از دوره‌ی ابراهيم خان سرداران ريگي به سرحدداري رو آورده اند ، طبق سندشماره (2) سردار ابراهيم خان به دليل پذيرش چنين مسؤليتي ازپرداخت پنجيك وده يك املاك خودمعاف شده است ، بااين ترتيب تيره سرداران ريگي ( نتوزئي ) به حوزه ميرجاوه منتقل شدند ، در واقع بااين مهاجرت ستاد فرماندهي آنان به ميرجاوه انتقال يافت ، اما يك حادثه غيرمترقبه قدرت را بامركزيت خاش ازدست سرداران نتوزئي گرفت ، باني وباعث اين تحول عيدو فرزند بولاك پسر ديگر ابراهيم خان ازهمسر پارسي اش( طوايف فارسي زبان دامنه تفتان) بود كه به علت دون پايگي مادرش
متن سند شماره (2)
عالي جاه رفيع جايگاه صداقت واخلاص آگاه عمدت القبايل ابراهيم خان به سلامت وعافيت بوده باشد ، بعدها اعلام مي داريم كه درباب پنجيك وده يك املاك آن عالي جاه كه مرعي گرديده و اعلام شد ، كه آن عاليجاه پنجيك وده يك ندهد ، همان ملاك خودعالي جاه را مقرر نموديم كه مرفه بوده پنجيك وده يك آن تخفيف شد ، حال نيز مقرر مي شود كه پنجيك وده يك املاك خودآن عاليجاه به تخفيف مقررگرديد (پاك شده) بايد ازعهده وجوهات وعوارضات ديواني خود (؟) آيند، آن‌عاليجاه ديگري را با خودشريك نكند ، درباب راه ها كه در زمان حضور متعهدشد ازقراري كه تعليقه عليحده قلمي شده ، راه كيچه ودزداب با آن عاليجاه مي باشد ، دركمال انضباط مضبوط نموده كه عيب ونقصي نداشته باشد زياده براين قدغن نمي شود ، درهرباب قدغن لازم دانيد تخلف ؟ نورزيد . في تاريخ 1245 هجري ، محل مهر باسجع لااالله الملك الحق المبين عبده محمدقاسم ، سوادمطابق اصل است ، حكومت نظامي خاش نايب سرهنگ قويمي ، امضاء
ورثه ابراهيم خان حتي از ارث محرومش كرده بودند ، ولي تاج‌محمدخان فرزند او عیدو را در پناه خودگرفت ، و بعد حتي پست خود را كه سرحدداري انگليس ها بود به او واگذار كرد، و عيدو دريك گشت شبانه تصادفاً برسر راه ژنرال داير كه در1916 ميلادي(1295 ش.- 1335 ق .) براي پيش گيري از نفوذآلماني ها به ايران آمد قرارگرفت ، و باراهنمایي و به مقصد رساندن او باب دوستي را بااين ژنرال گشود ( يادداشت هاي مؤلف از مصاحبه باسرداربشيراحمد ) اوچنان درخدمت‌گذاري صادق بود ،كه يك بار وقتي "مهندس انگليسي راه آهن مريض مي شود ، براي نجات مهندس او رادرتيله مي گذارد ، ويك تنه "تيله" را روي خط راه آهن هل مي‌دهد ، و تاكويته مي‌برد ، ومريض رابه درمانگاه مي رساند انگليس ها ازاين همه وفاداري و زحمتي كه عيدو كشيده بود ازآن پس پشت و پناه او مي‌شوند" ( زندمقدم ص 142) او توانست با جلب نظر انگليسي ها مدارج ترقي راطي كند و لقب خان صاحب بگيرد( يادداشت مؤلف) و در دور اول مجلس مؤسسان نماينده بلوچستان شود ( زندمقدم ، ص 142) بعدازمرگ تاج‌محمدخان( 1306 ش . ) پسر ارشد او نصرالله خان هنوز صغير بود، لذا توسط فرمانده تيپ خاش سه نفر از بزرگان طايفه به معاضدت ومعاونت او انتخاب شدند كه يكي از آن ها عيدوخان بود ، گرچه عضو ديگر اين شورا حبيب‌الله خان برادر تاج محمدخان به ايل خاني طايفه انتخاب شد (جانب اللهي ، 1375، ص72 ) ولي درامور چندان دخالت نمي كرد ، تصادفاً نصرالله خان درسنين نوجواني فوت كرد ، بزرگان طايفه "لنگوته" (لنگوته شالي است ، كه بلوچ ها به سر مي بندند ، ولي درمراسم انتخاب جانشين سردار ازآن به عنوان نمادسرداري استفاده مي‌شود و يكي ازريش سفيدان طايفه به نمايندگي از شوراي ريش سفيدان آن را به‌سر جانشين سردار مي بندد)سرداري را به سبب خدماتي كه عيدوخان به طايفه كرده بود به سراو بستند، اين زمان سلطه‌ی عيدو بر امور به حدي بود كه همه به او تقرب مي جستند(همان ، ص70) جنرال دايردرباره شخصيت او مي‌نويسد : مردم را با زبان مكار و چرب و نرمي كه داشت ، به خود جذب مي‌كرد ، و درحالت خوف و رجا نگه مي داشت ازيك طرف بلوچ راازقدرت دولت وازطرف ديگردولت را ازطغيان بلوچ مي ترسانيد (نسخه دست نويس ترجمه زنده يادعبدالحسين يادگاري ازكتاب" مهاجمان سرحد" تأليف ژنرال داير )او سرانجام مورد اعتماد دولت ايران نيز قرارگرفت و بااستفاده ازاين موقعيت عده زيادي از ريگي ها را كه تفنگ و تواني داشتند ، به عنوان ژاندارم واردارتش كرد بچه هاي آن هارا به مدرسه فرستاد و تا توانست ريگي ها را به استخدام دولت در آورد
(جانب‌اللهي ، همان جا ) اين عمل موجب نفوذزياد ريگي ها در ژاندارمري شد ، به طوري كه درعهداو "ريگي ها دربلوچستان شمالي ( سرحد) قدرتي بلامنازع بودند (شه بخش ، ص 19) عيدو بااستفاده ازاين موقعيت به طوايفي كه مانع ومدعي او و دولت بودند ، صدمات زيادي وارد آورد و با توسل به نيروهاي نظامي خارجي و داخلي وسايل سركوب آن ها را فراهم كرد . ازجمله كساني كه به كمك او و پسرش سروان خداداد خان ريگي سركوب شدند ،دادشاه ( شه بخش ، ص141 ) دوستمحمدخان ( ناصح ، ص 131) وعلي خان نقدي بودند (شه بخش ص 83 ) وي درتثبيت قدرت مركزي ايران نقش عمده اي ايفاكرد ، ولي سرانجام باتوطئه سروان حبيب‌الله ريگي فرزندسردارمحمدرضا خان و برادر سردارتاج محمد رئيس اسبق طايفه مغضوب دستگاه حكومتي شد و او را به فارس تبعيدكردند (همان ، ص 40 و زندمقدم ص 549 ) بعداز عيدو سروان حبيب‌الله به سرداري طايفه انتخاب شد ولي به سبب علاقه‌اي كه به خدمت در ارتش داشت ، مقام خود را به مهرالله خان فرزندتاج محمدخان واگذاركرد ، وبراي گذراندن دوره‌ی آموزشي نظام به دانشكده‌ی افسري تهران رفت ، مهرالله خان تازمان حيات طايفه را دركمال صلح وصفا سرپرستي كرد ، وحتي درجريان انقلاب وپس ازپيروزي انقلاب تنهاسرداري بود ، كه موردمؤاخذه انقلابيون قرارنگرفت وموقعيت خودراحفظ كرد ، بعدازفوت او پسرش بشير احمدخان كه ازپدر و مادرنسب به نتوزئي داشت به عنوان جانشين او انتخاب شد . ادامه دارد

بازگشت به “نسب شناسی اقوام بلوچ”