آوار کهنه ی خاطرات2

مدیر انجمن: ابراهیم شیخ ویسی/شیخ

ابراهیم شیخ ویسی/شیخ
--۞ کاربر ویژه ۞--
--۞  کاربر ویژه  ۞--
پست: 22
تاریخ عضویت: شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰, ۷:۴۳ ب.ظ
جنسیت: مرد

آوار کهنه ی خاطرات2

پست خوانده نشده توسط ابراهیم شیخ ویسی/شیخ »

ماه وقتی از غصه های دلم هزار تکه می شود تکه های دلم را در قاب آرزوهایم می چینم تا ماه دوباره به تابد و مهتاب را

بگستراند تا تیره وتار را در پستوی شب بتاراند وهستی را حتی در دل تاریکی در سیطره ستارگان درآورد.

شب تازه قد برافراشته بود که بچه ای ژنده پوش وبازیگوش ستاره ها به سنگ بسته بود...ستاره ای زخمی با سنگ همین

بچه ی ژنده پوش ازجا کنده شد وبه خاک افتاد.

شب هنوز تمام نشده بود که زمین سرشار از ستاره ی زخمی شد اما ماه بود و مهتاب بود و ستارگانی که در وسعت بیکران

آسمان بال بال می زدند.

بازگشت به “انجمن ادبی ابراهیم شیخ ویسی شاعر و نویسنده”