گداها در سیستان چه باید کرد؟

[fatemi]

یکی از علل بیکاری نیست بلکه تنها علت قاچاق بیکاریست
باید دنبال عوامل از بین بردن بیکاری باشیم

[4z4]

سلام
به نظر من در مورد تکدی گران باید دنبال چرخه به وجود آمدن یک گدا گشت!!
و این کار ملزوم هم صحبت شدن با گدا هاست و از آنها باد پرسید چه شد که به این کار روی آوردی!!!!

اما نظر دوستان در مورد فقر درست هست.
بیچارگی یک چرخه داره که شروعش با فقر و بیکاری هستش!!
ما نیاز به کار داریم و این یک واقعیت هست که همه می دانند و می گویند!! اما هیچ نمی کنند!!!!!!!!!
برای ایجاد کار باید چکار کرد؟
خوب ظاهرا سیاست مسولان محترم برای رفع مشکلات مردم سستان در چند سال گذشته دستخوش تحولاتی شده اما فکر جامعی که از و برای دل مردم باشه پشت هیچ یک از طرحها نبوده!!
قبل از شروع کمک های دولت اصلاحات مرز بسته شد و به علت افزایش بیکاری ،
نا امنی در منطقه حاکم شد!!
و به دنبال حاد شدن خشک سالی مرز آزاد شد ( یعنی گرفت و گیر کمتر شد ) و این بار باز بودن مرز فط به خاطر این بود که مردم مانند سالهای دور منطقه رو ترک نکنند و این ناحیه مرزی تخلیه نشه!!

اما با وررود کارتهای هوشمند سوخت قاچاق سوخت ( خصوصا بنزین ) هم از حالت آنالوگ به دیجیتال تغییر پیدا کرد ( ببینین چه دست آورد بزرگی!! تو دنیا تکه! یک باره دیگه ثابت شد که ما می توانیم!!!!!)
با این روند کار عمده مردم سیستان طی 13 یا 14 سال گذشته امرار معاش از صادرات سوخت بوده!! ( البته همه کشور و بویژه مسئولین کاملا همکاری کردند)

حتی تو یک جلسه از جناب آقای دکتر نورا شنیدم که راجع به حق مردم برای فروش سهمیه سوخت از قول مراجع اعزام صحبت می کردند!! و مردم خوشحال تکبیر می گفتند!!

البته به نظر من صادرات سوخت مردم سیستان حق نفت مردم این منطقه است که از زمان اکتشاف نفت در ایران تا به امروز این استان از نفت مثلا ملی خیری ندید !!

اما برگردیم سر اصل مطلب این صادرات مردمی و همکاری ملی مشکلاتی رو برای آینده ایجاد کرده و می کنه!!

از جمله:

1 دید مادی شدیدی که بین مردم پیدا شده و این اشتغال کاذب نتیجه اصلی و مخربش پایین آمدن آمار قبولی در دانشگاه بین محصلین منطقه هست و کم شدن میل محصلین به ادامه تحصیل!!

2 خروج سرمایه از استان به استانهای مجاور و در نهایت مهاجرت کامل سرمایه و سرمایه دار

3 عدم ایجاد شغلهای ثابت و ماندگار

4 و به دنبال بسته شدن مرز افزایش بیکاری و نا امنی و مهاجرت

خوب میشه از دوستان بخواهم که در مورد این 4 موردی که گفتم نظر به بدن و نظر من رو تکمیل یا رد کنند؟

حرفام ادامه داره ....

[sistankadeh]

مقدمه تان را کامل قبول ندارم ولی نتیجه اش درست است.
چون زمانی مردم بیکار شدند و رو به قاچاق و تکدی گری آوردند که کاری نداشتند یعنی بیکار شدند.
حالا یه سوال: دلیل این بیکاری چه بود؟
در مطلب قبلی اشاره کردم که زمانی که دریاچه هامون خشکید مردم دیگر نمی توانستند کشاورزی کنند و مهمترین منبع و مکان فعالیت و در آمد خود را از دست دادند و گازوییل ها و نفت هایی که برای تراکتورها و ... خود میگرفتند نیز روی دستشان باد کرده بود و آن موقع بود که فکر قاچاق به سرشان زد. یعنی خشکی هامون باعث بیکاری و بیکاری باعث رواج شغل ها و مبحث های دیگر شد.

[Admin]

ظاهرا این تاپیک داره کار خودشو میکنه و از یه بحث ساده داره می گذره و وارد مسایل بنیادی می شه

البته به نظر من صادرات سوخت مردم سیستان حق نفت مردم این منطقه است که از زمان اکتشاف نفت در ایران تا به امروز این استان از نفت مثلا ملی خیری ندید !!

ولی تا کی میشه اینطوری ادامه داد؟
کشاورزی که به قاچاق سوخت رو میاره حتی اگه شرایط کشاورزی هم فراهم بشه سخت برمی گرده سر کار کشاورزی یا مثلا" ببنید نسل جدیدی که از این کشاورزان به وجود می آیند اکثرا از شغل پدران خود گریزان می شوند ، مهاجرت می کنند و ... . مطمئنا" نسل جدید هم تنها به فکر کسب درآمد از این راه خواهد بود.

آقا/خانم 4z4 گفتید حرفتان ادامه دارد ، پس لطفا ادامه دهید...

[4z4]

سلام به همه دوستان

ممنون که تو بحث شرکت کردید و بیشتر از ادمین که به همه چیز توجه می کنه!!

اما قبل از ادامه حرفام یک سوال از آقا تقی داشتم!!
لطفا بگید راه برگردوندن آب به دریاچه هامون چی هست؟ (از نظر شما)

بعد
آقای نورا از آشنایی با شما خوشبختم، از مالزی یشتر بگید جالبه!! اما مطبی که هست برنامه های دولت مالزی با برنامه های کشور ما زمین تا اسمون فرق دارن!!

من فکر می کنم بهتره بجای اینکه بگیم چی نداریم فکر کنیم چی داریم و بر اساس داشته هامون فکر و حرف بزنیم و سعی کنیم در جهت حل مشکلات از نظر درست و عملی بدیم!!( شاید کسی بخونه و شاید بشه کمک فکری به مسولان داد)


اما ادامه حرفام......

به نظر من مشکل نه تنها سیستان بلکه کل استان ما در اینه که مردم ما بیش از اندازه فکر می کنن که دولت و مسئولان باید کاری برای ما انجام بدن!!
اما متاسفانه در طی این چند سالی که بررسی کردم در استان ما خیلی کم کار اصولی و زیر بنایی انجام شده!!
و همون جوری که آقای دکتر شهریاری از مسولین و دولت نا امید شدن!!

همه ما نیز باید نا امید بشیم، و بی خیال کار دیگران بای ما باشیم!!

ما باید خودمون دست بکار بشیم، خودمون فکر کنیم و خودمون تصمیم بگیریم و خودمون بسازیم!!

آقا تقی درست که یک مشکل سیستان آب هست اما بنظر شما با توجه به رشد جمعیت سیستان و جامعه جوان این استان اگر اب می داشتیم 100 در صد مشکل بیکاری حل می شد؟

اگر واقع بینانه نگاه کنیم 90 درصد مردم یا بهتر بکم نیروی جوان سیستان بیکار هستن!!

آیا همه این جوانها در صورت وجود آب کشاورزی می کردن؟

مشکل ما بر می گرده به بی برنامگی پدرانمون که همش دلشون می خواسته درس بخونن تا کارمند بشن!!

آقای نورای عزیز یک خواهش دارم! از پدر بزرگوارتون یک آمار بخواهد که در شهرکهای صنعتی زابل و رامشار چند واحد صنعتی ثبت شده و چند واحد صنعتی مشغول به کار هستند؟ و دستتون رو می بوسم اگر همینجا جواب بدین!!

فقط این رو بگم که کشاورزی نباید تنها شغل در سیستان و بلوچستان باشه و باید دست به کار برای کارای جدید شد!!
بنظر من کارخانه سیمان سیستان نشون میده که مردم استان ما چه پتانسیلی برای اینکه خودشون بدون نیاز به هیچ کس دست بکار بشن دارن!!
فقط یک همت می خواد یک فکر صحیح و بنیادی ویک مدیریت صحیح و اصولی و یک حرکت!!

ادامه داره...............!!!!!!!!

[sistankadeh]

آقا امین بد جور بحث رو به کوچه علی چپ بردین..............
اگر چه با این رویه مخالفم ولی ...
ولش کن حوصله یحث و اظهار نظر و خراب کردن خودم (چون بقیه جایی دستشون بنده و من نه) رو ندارم.
بریم سر اصل مطلب
در مورد کشاورزی و بیکاری و آب هامون واینکه ما مقصریم یا دولت و اینها کلی بحث کرده بودیم با آقا امین در تالار سیستانیان. که به بعضی دلایل بی نتیجه ماند.
ولی اینجا هم بد نیست بحث شود.
در مورد آب هامون بحث جدیدی ایجاد شد که ادامه بحث در آن بهتر است دنبال شود نه در این بحث.
در مورد خشکسالی و ربط آن به بیکاری.
دوست من یک سوال دارم: چه تعداد از مزدم سیستان با شغل کشاورزی سر کار میروند؟
شغل های مستقیم و غیر مستقیم.
وقتی کشاورزی باشد
1: کشاورز و خانواده اش(موقع درو پاشیدن بذر آبیاری تقریبا به صورت نیمه وقت سر کار میرند)
2: تراکتور دار (زمانی که شخم زده میشه زمانی که زمین ها را مسطح میکنند زمانی که گاو آهن میزنند زمانی که ...)
ماشین دار (باید این بذر برداشت شده به انبار ها برسد یا نه)
4: انباردار (چند نفر در انبار ها به عنوان حمال و حسابدار و ناظر و ... به کار مشغول میشن)
5: کارخانه آرد و کسانی که از انجا میتونند وارد بازار کار بشن)
6: حمل و نقل به خارج از شهر
کشت هنودانه و خربزه و عدس و ماش و سیب زمینی و .... را هم چشم میبندم رویشان.
در مورد حل شدن بیکاری آن هم 100% باید بگم امکان ÷ذیر تر میشد نسبت به الان.
نمی خوام به بعضی از دلایل که بماند برای خودم (البته ادمین تالار در جریان هستند) وارد بحث ها به صورت ریز بشم.
فعلا
موفق باشید

[fatemi]

بیکاری معضل اجتماعی کل کشور است اما علت اصلی بیکاری در سیستان متفاوت با سایر نقاط کشور میباشد .

[Admin]

به عنوان یک کاربر معمولی از بحث داغ اینجا لذت می برم اما دوستان توجه کنید که اینجا نباید به بحث های سیاسی پرداخته بشه.ممکن است احیانا این فکر به ذهن خواننده خطور کند که اینجا تبلیغات می شود.گرچه می دانم هدف دوستان این نیست.
من کوچیک همه ی شما ها هستم ولی از بحث اصلی خیلی منحرف شده ایم.
کاش امکان این بحث ها در شبکه بیشتر فراهم بود اما...
با تشکر از همه

[sistankadeh]

با سلام
موافقم با آقا محمود.
ادامه بحث قبل
طبق منابع تاریخی در سیستان سه نوبت کاشت و برداشت محصول انجام میشده حال با این همه پتانسیل کشاورزی به نظر تان چقدر از مردم سر کار میرفتند؟
و چقدر به جمعیت کارکنان بیشتر میشد؟
جز این فقط کشاورزی نیست
فرش سیستان یکی از فرش های معروف بوده با طرح ها و مدل های متنوع که حال مرده و هیچ بهایی به آن داده نمی شود.
جز این هم
ما این همه عناصر فرهنگی داریم که هیچ کس نمی شناسدش و گاهی خودمان نیز یادمان رفته شان اگر این ها را احیا کنیم فکر نمی کنید که وضع مان تغییر کند؟
موفق باشید

[4z4]

سلام به همه

آقا تقی عزیز با شما موافقم 100%!!
اما کی باید متولی احیا فرهنگ رو به فراموشی سیستان و بلوچستان باشه؟
بسیارند زابلی ها و بلوچهایی که از اصالتشون شرم سار هستند و فراری!!!!
به نظر من این نشانه نابودی یک فرهنگ هست و وظیفه همه ماست که فرهنگ بکرمون رو حفظ کنیم!!
اما سئوال اینجاست که چطور باید اینکار رو کرد؟
وقتی به عنوان مثال تو آلمان زبان بلوچی یک رشته آکادمیک از خودش داره اما ما تو استان حتی یک مرکز برای یاد گیری این زبان نداریم؟؟؟؟!!!!
بنظر شما راه حل عملیش چی هست؟

اما در مورد مسائل اقتصادی هم ما همین وضع رو داریم!!
در مورد کشاورزی تمام فرمایشات شما صحیح هست!!
اما امروز زمانی که در سیستان آب داریم و خرده کشاورزی هم میشه بازم کشاورز سودی نمیبره!!!
زمانی هندوانه و انگور زابل اولین محصول بازار کشور بود و سود خوبی به کشاورزان می رسید ولی امروز کشاورز زابلی سود کمی از محصولش میبره حتی گاهی بیخیال دست رنجش میشه!!

بنظر شما واسه این مشکلات چکار باید کرد؟

آقای نورا در مورد سازمان عمران سیستان وبلوچستان یه مطلبی گذاشته بودن که لازم میبینم یه چیزی بگم!
سازمان عمران سیستان و بلوچستان با سر وصدا و تبلیغات زیاد افتتاح شد و در زمان خودش با تبلیغات زیاد تونست از طریق پذیره نویسی سهام از مردم استان سرمایه خوبی جمع کنه ولی متاسفانه این سازمان برنامه خاصی نداشت تا سرمایه مردم رو به گردش در بیاره ودست به کار اساسی نزد بعد از چند سال مردم شروع به سر وصدا کردن و خواستن سرمایشون رو پس بگیرن چون از سرمایه گذاریشون سودی نکردن!!

یادم هست که اخبار شبکه استانی چندین گزارش از اجتماع مردم جلوی ساختمان سازمان پخش کرد و روزنامه زاهدان هم مطالب زیادی دز مورد سازمان نوشت و چند تا کاریکاتور هم چاپ کردن!!

چیزی که تو استان ما در مورد کارهای جمعی حرف اول رو میزنه عدم مدیریت واقع گرا و صحیح هست!!

امروزه از برکت صادرات مردمی سوخت از تمام کشور پول به این استان سرازیزه و مردم سرمایه خوبی دستشون آمده اما متاسفانه کسی به این فکر نبوده که این سرمایه مردم رو مدیریت و در جهت صحیح هدایت کنه!!
و متاسفانه این سرمایه انبوه داره از استان خارج میشه و صرف ملک و... در دیگر شهرهای ایران میشه!!

ای کاش میشد که این سرماییه ها هدایت میشد و برای همین استان خرج می شد!!
اگه فکر خوبی و جود میداشت تا امروز چندین و چند کار خانه مثل سیمان سیستان راه می افتاد و کلی قضایا فرق می کرد!!