شعری در وصف شهر سراوان ( شاعر آقای ملکزاده)

مباحثی پیرامون فرهنگ وادبیات بلوچستان
معرفی زبان شیرین بلوچی
شعر بلوچی
معرفی و شناخت بزرگان بلوچستان
آشنایی با پیشوایان دینی گذشته و حال بلوچستان

مدیر انجمن: dehvary

آواتار کاربر
4z4
اتاق فکر
اتاق فکر
پست: 263
تاریخ عضویت: شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۹, ۸:۲۲ ب.ظ

شعری در وصف شهر سراوان ( شاعر آقای ملکزاده)

پست خوانده نشده توسط 4z4 »

سراوان شهر علم و فرهنگ
جهالت باشد اینجا لکه ننگ
بیا بنگر برادر شهر مارا
که بینی صنعت و صنع خدا را
تمام مردمانش با خدایند
نبی مصطفی را می ستایند
به جالق و کله گانش رو سفر کن
به آهنگ نوازش ها نظر کن
که تاریخی هزاران ساله دارد
زتاراج مغول ها ناله دارد
به زیبایی و سرسبزی بهار است
در آنجا کشت شالی بی شمارست
به باغاتش همه قسم میوه جاتی
بیا بنگر ندارد کس شناختی
بود محصول آن خرمای ربی
به هر ذوق و سلیقه می پسندی
بود شیرین تر از قند فریمان
ببر سوغات از بهر ندیمان
در آنجا تپه ای اسمش میر عمر
نهان است گنج ها بسیار از زر
بود در شهر آثارقدیمی
چه آثاری چه ابنای عظیمی
ز سیستان هیچ دستی کم ندارد
و نخلستان او را بم ندارد
اگر خواهی بهشتی را ببینی
گلی از بوستانش را بچینی
نظر انداز به شهر کله گانش
که بینی از بهشت صد ها نشانش
زمین هایش تماما شالی کاریست
برنجش به ز دم سیاه شمالیست
بسی کوه و کمر افراشته دارد
به هر سنگی نگاری نقشه دارد
به هر تابستان سفر کن سوی ناهوک
ببین آب زلال جوی ناهوک
بهارش سبز و خرم ،پرنشاط است
درختان پر ثمر از میوه جات است
هلو وتوت انجیر است فراوان
دهند هم مفت و مجانی هم ارزان
شنا کن اندر جوی آبش
بشو تن را به آب پر گلابش
میان گشت و ناهوک است نگاران
نشان افتخار این سراوان
نشان کنده کاری در دل سنگ
هنر را با طبیعت کرده در جنگ
اگر خواهی که حافظ را شناسی
برای وصل مولا در تلاشی
دهک را انتخاب کن بهر این کار
دراویش را تو باید کرد دیدار
تصوف را ببین در پیر آباد
تو را مولای رومی آورد یاد
کمی بالاتر از شهر دراویش
بود شهری که خاکش از هنر بیش
سفالش در جهان آوازه دارد
همیشه رنگ و رویی تازه دارد
بود سب شهر تاریخ سراوان
اثر ها از هنر دارد فراوان
یکی از این اثر ها قلعه سیب
به شهر سیب باشد زینت و زیب
حکایت می کنم اکنون ز سوران
ز حق آباد و پسکوه از کتوران
کشاورز و حبیب و کم نظیرند
تماما مخلص ومهمان پذیرند
شب و روز در زمین مشغول کارند
همه زحمت کش و امیدوارند
برو شیدای شهر زابلی بین
درون شعر او عشق علی بین
ز هیدوچ و کنت و شهر بم پشت
نشان درس و قرآن است در گشت
سراوان گوشه ای از خاک ایران
فدای نام ایران ،جان و تن باد
مرا سنگ ریزه های کوه تفتان
به ز زینت،بهتر از در عدن باد
مرا مادر،پدر، خواهر برادر
وطن باد وطن باد وطن باد


شاعر این شعر زیبا جناب آقای محمد یوسف ملک زاده کوهکن از شاعران خوش ذوق و فعال استان می باشند
امیدوارم بزودی بتوانیم از مجوعه اشعار ایشان در خانه فرهنگ و هنر سایت سرزمین در یا و کویر
بیشتر لذت ببریم
ای خدای بزرگ یاری ام ده وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم کمی با کفش های او راه بروم!!
دکتر شریعتی
آواتار کاربر
Admin
سفرنامه های سیستان و بلوچستان
سفرنامه های سیستان و بلوچستان
پست: 856
تاریخ عضویت: شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۶, ۶:۵۱ ق.ظ
جنسیت: مرد
معرفی بیشتر: من نه سیستانیم و نه بلوچستانی ، من سیستانی و بلوچستانیم.
ما کاربران سرزمین دریا و کویر(فارس و بلوچ و شیعه و سنی و ... )فارغ از نژاد ومذهب ، تنها به رشد سرزمینمان می اندیشیم.ما تصمیم گرفته ایم پایگاه اطلاعات تخصصی سیستان و بلوچستان را بسازیم و در این راستا دست همه ی دوستان جدید را برای همکاری به گرمی می فشاریم.مهر ، محبت ، دانش و تخصص خود را از سرزمینمان دریغ نکنیم.
محل اقامت: همه جای استان سیستان و بلوچستان
تماس:

Re: شعری در وصف شهر سراوان ( شاعر آقای ملکزاده)

پست خوانده نشده توسط Admin »

مدتی را که در سراوان به دلیل مسائل کاری مشغول بودم افتخار آشنایی با این انسان بزرگ نصیبم شد.آقای یوسف ملک زاده اشعار زیادی دارند که هنوز به چاپ نرسیده است و در جایی نیز نشر نگردیده است.ایشان همچنین برگزیده جشنواره شعر وحدت نیز شده اند و همچنین درجشنواره های مختلف کشوری و جهانی نیز حضور داشته اند و برای استان و کشور افتخار آفرینی نموده اند.
امیدوارم بتوانیم بیشتر به معرفی ایشان و آثارشان بپردازیم. :wink:
((موج ها را کسی به صف کرده ست
موج ها ياغيان دريايند
باز دريا دوباره کف کرده ست))
سه کایی از پیام سیستانی
اگه لاگین هستی کلیک کردن بر روی دکمه ی "ارسال تقدیر" (همین زیر) هیچ کاری نداره ;) زودباش کلیک کن دیگه ... :D
Rahshoon
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 68
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۹, ۱:۵۲ ب.ظ

Re: شعری در وصف شهر سراوان ( شاعر آقای ملکزاده)

پست خوانده نشده توسط Rahshoon »

شعر زیبایی بود الحق که شهر سراوان رو برا کسانی که با این شهر آشنایی نداشته اند خوب وصف کرده .
زندگی جز خوابی آشفته ورویایی سرشار از خواهش نفس نیست.اندوه روح را پوشاندن وشادی را جایگزین آن کردن ،راز روح است.
ارسال پست

بازگشت به “ادبیات و فرهنگ بلوچستان و بلوچ”