بخش دوم از مثنوی دختر گز ۱

در این انجمن به معرفی آثار معصومه آتشفراز به قلم خودشان پرداخته خواهد شد.

مدیر انجمن: matashfaraz

matashfaraz
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 55
تاریخ عضویت: شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۰, ۸:۱۵ ب.ظ
محل اقامت: نروژ

بخش دوم از مثنوی دختر گز ۱

پست خوانده نشده توسط matashfaraz »

بخش دوم از مثنوی دختر گز ۱

باز امشب عشق غوغا می کند
زخم های کهنه را وا می کند:

ای سکا چشمان گیسو بافته
گیسوی دل را به هر سو بافته
دختر گز، نان فروشی می کند
عشق دارد پرده پوشی می کند
دختر گز، چتر بازی می کند
دیو اینک ترک تازی می کند
دختر هامون و کابل مرده است
خواجه روی دوش زابل مرده است
گیسوان سبز گزها زرد شد
عاشق "هامونی ام" شب گرد شد
مرده خورانی تنش را برده اند
حرمت پیراهنش را برده اند
***
آب اینک قصد جانم کرده است
تشنگی ها بدزبانم کرده است
مهر گز، آب است! گز دق کرده است
روی پای دیو هق هق کرده است
چادر خود را گرو داده است گز
عاشقی را باز لو داده است گز
***
دیوها از قصه ها بیرون شدند
کاسه لیسان قاتل هامون شدند
جان گز! رستم !شکستی شیشه را
شیشه ی دیب سیه اندیشه را
رستم اینک دیو، مجنون مرا
برده و نوشیده هامون مرا
رستم اینک در کجا جا مانده ای؟!
در کدامین خوان از پا مانده ای؟!
لحظه ای با "کوچه گردانت" بگو!
با سکوت تلخ مردانت بگو!
مردها ای مردها ای مردها
ای هوادار چه باید کردها
ای علم بر دوش های حرف ها
ای ز فعل "گفت" صدها صرف ها
مثل شن بادید، ای تل ماسه ها
ای هواخواهان دیگ و کاسه ها
"گرگ بادی" یوسفی را خورده است
حرمت گل های گز را برده است
***
مرد من! ای مرد آتش نوش من
مرد آهن پوش صد آغوش من
مرد ریگستان مزدک چشم من
ساغر همواره، بابک چشم من
آن سکایی چشم چشم آهو منم
باده افشان شب گیسو منم
من به جای هر چه گز خون می خورم
از شراب چشم هامون می خورم
مهربان! ریگ روانت می شوم
بوسه ی گز در دهانت می شوم
ای گل گز !عاشق نام توام
عاشق بی نام و بد نام توام
جان گل! هامون من! یکدم بمان
خطبه ی عقد مرا با گز بخوان
گفته بودم دل جوانی می کند
عاقبت با گز تبانی می کند
مردم ای مردم! تن گز می شوم
باز من ! آبستن گز می شوم.
fatemi
نماینده سرزمین دریا و کویر
نماینده سرزمین دریا و کویر
پست: 65
تاریخ عضویت: جمعه ۵ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۶ ق.ظ

Re: بخش دوم از مثنوی دختر گز ۱

پست خوانده نشده توسط fatemi »

از خواندن این شعر زیبا و پر معنا بسیار لذت بردم.
خصوصا جایی که یکی از دردهای بزرگ ما را به تصویر میکشد:

ای علم بر دوش های حرف ها
ای ز فعل "گفت" صدها صرف ها
مثل شن بادید، ای تل ماسه ها
ای هواخواهان دیگ و کاسه ها
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/باز جوید روزگار وصل خویش
Hamoon Sistani
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 56
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۱۰:۵۷ ق.ظ

Re: بخش دوم از مثنوی دختر گز ۱

پست خوانده نشده توسط Hamoon Sistani »

دست مریزاد بانو
parya jahantiq
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 25
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۱, ۱:۴۶ ق.ظ
جنسیت: زن
معرفی بیشتر: من آموزش زبان انگلیسی خوندم.علاقه زیادی به ادبیات و هنر و موسیقی دارم.
عضو انجمن شعر و داستان قوچان هستم.
به دنیا اومده و بزرگ شده ی استان گلستان هستم ودر حال حاضر ساکن خراسان رضوی .اصالتم سیستانی هستش و افتخار می کنم که در این جمع حضور دارم.
محل اقامت: خراسان رضوی-قوچان
تماس:

Re: بخش دوم از مثنوی دختر گز ۱

پست خوانده نشده توسط parya jahantiq »

ای تاریک چشم
سرمه دانت پیراهنم را گزیده
سیاهی سیاهست !
خواه درچشم نگار
خواه در ابر خزان...
می هراسم از این شوم رنگ کلاغی
چشم هایت تاریکند...
"پریا"
........................................................................
سلام بالا بلند من
زیبا نگاشتی بر سطر سکوت مردمان این مرز و بوم
که رستمشان را تازیانه ها
و تاریخشان را اجنبی ها
و غرورشان را افکارشان غارت کرده
بغض خاک آلود زمانه شان
بر مثنوی هاشان غمزه ای دارد
این روزها درد را هم آغوشیم ...
"پریا"
....................................................................
و اما ساده و صادقانه:
سلامی چو بوی خوش آشنایی
من پریام(عسلک)،دختر یکی از دوستان قدیمتون که البته ایمان دارم گرمای قلبتون اون دوست قدیمی رو از یاد نبرده...(داریوش) !
خوشحالم که این فضا و دنیای مجازی لااقل ما رو به هم رسوند...و باعث شد شما رو که تا همیشه در وجودم موجب افتخارین ببینم.صادقانه دوستتون دارم.هم شما و هم عمو پیام عزیزم رو و هم هامون عزیز رو که مطمئنم قرابت خاصی باهاش دارم.
ایمیل من: honeystar79@yahoo.com
وبگاه من : http://shahre-parya.blogfa.com/
خوشحال میشم ببینمتون.
روزگارتان سرشار از داشتن نداشته هاتان باد.
ارسال پست

بازگشت به “انجمن ادبی معصومه آتش فرازشاعر، گوینده و روزنامه نگار”