درياچه هامون

استان شناسی سیستان و بلوچستان (مباحثی پیرامون جغرافیا ،اقتصادو...)
آواتار کاربر
aminnoura
ادبیات و فرهنگ سیستان
ادبیات و فرهنگ سیستان
پست: 752
تاریخ عضویت: جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۱:۵۷ ب.ظ
محل اقامت: سیستان
تماس:

درياچه هامون

پست خوانده نشده توسط aminnoura »

آبش گوارا است و نى فراوان در آن رويد، ماهى فراوان دارد و حول و حوش آن تماماً دهستان است... جغرافياى تاريخى سرزمين‏هاى خلافت شرقى
درياچه هامون به عنوان بزرگترين پهنه آبهاى شيرين ايران و خاورميانه نقش اساسى در زندگى مردمان سيستان داشته علاوه بر اثرات مثبت طبيعى، اقتصادى و اجتماعى آن در آيين زرتشت نيز تقدس خاصى دارد. با همه اين اوصاف درياچه هامون وابسته به رودخانه هيرمند مى‏باشد و اين وابستگى باعث گرديده هر گونه نوسانات در ميزان آب آن مشكلاتى را براى كل سيستم حيات سيستان بوجود آورد.
وجه تسميه و سابقه تاريخى هامون
نام درياچه هامون، در اوستا، «كانس اويا Kansoya» آمده و در پهلوى «كيانسى Kyansih» و در كتب فارسى مثل «صددر» «بند همش» و «روايات هرمزديار»، «كانفسه» ثبت شده است.(جواد محمدى خمك، ماتيكان، (مشهد: واژ ايران، 1378)، ص 378.
) بنابر قرائت ديگرى در اوستا، نام اين درياچه «كاسوا Kansih» نيز خوانده شده و گاهى اين اسم در اوستا با كلمه «زريه Zrayah» كه به معنى دريا مى‏باشد قيد شده و به صورت «زريه كيانسى» درآمده است.(ناصرالدين شاه حسينى، تقدس سرزمين ايران در آيين ايرانى (تهران شوراى عالى فرهنگى و هنر 1355) ص 23. ) دريشت نوزدهم كه به نام زامياد يشت معروف شده (بند 66) آمده است كه مركزيت دين زرتشت، سرزمينهاى پيرامون درياچه كيانسيه است(مجيد يكتايى، مهر در ماخذ شرقى، بررسيهاى تاريخى شماره 4، 355، ص 227. ) و گاهى با كلمه «آپ» آميخته و بصورت «آب كيانسى» آمده است.( ابراهيم پورداود، يشت‏ها (تهران: دانشگاه تهران، 1356) ص 299. )
واژه زره در شاهنامه فردوسى و در كتابهاى جغرافى‏نويسان ايرانى و عرب، اسم درياچه هامون است.
به قول فردوسى، افراسياب از ميدان كيخسرو روى گرداند و از آب زره گذشت به كنگ دژ پناه برد و كيخسرو از پى او شتاف. پس از شش ماه از آب زره گذشت و خود را به كنگ دژ رسانيد.( ايرج افشار سيستانى، درياچه هامون، مجله رشد جغرافيا، شماره 17، 1367، ص 45. )
از آنجا كه واژه‏هاى زره و زريه هر دو به معنى درياست، اين درياچه را در قديم «زره كيانسه» مى‏گفتند كه به مرور كلمه كيانسه از استعمال افتاد و فقط زره كه در پهلوى به معنى درياست باقى مانده است.( ابراهيم پور داود، پيشين، ص 292. )
بورنوف عقيده دارد كه نام اين درياچه در (زند) بصورت «زرايو و زرانكه» آمده و كلمه «زرنگ» اسم شهر سيستان نيز از همين كلمه گرفته شده كه بعدها به صورت «زرانكا» هم بكار رفته است.( محمّد اعظم سيستانى، سيستان سرزمين ماسه‏ها و حماسه‏ها (كابل، چاپ آكادمى علوم، 1367) ص 106. )
ابن حوقل از هامون به درياى زره ياد مى‏كند و عنوان مى‏نمايد كه: طولش سى فرسنگ و از ناحيه جوين تا پل كرمان( محمّد اعظم سيستانى، سيستان سرزمين ماسه‏ها و حماسه‏ها (كابل، چاپ آكادمى علوم، 1367) ص 106. ) (سه منزلى جنوب زرنج بطرف نرماشير)
امتداد دارد و عرض آن يك مرحله (معادل 30 مايل مى‏باشد).( ابواسحق ابراهيم اصطخرى، مسالك و ممالك (تهران: شركت انتشارات علمى و فرهنگى 1368) ص 198. )
آبش گوارا است و نى فراوان در آن رويد و ماهى فراوان دارد حول و حوش آن تماماً دهستان است جز طرفى كه در سمت كوير واقع است.(لترنج، جغرافيايى تاريخى سرزمينهاى خلافت شرقى، ترجمه محمود عرفان (تهران: شركت علمى و فرهنگى، 1373) ص 362. )
تقريباً همزمان با ابن حوقل، مولف گمنام حدود العالم مى‏نويسد: درياى زره به سيستان است از گرد او آبادانى است و ده‏ها... درازى او سى فرسنگ است اندر پهناى هشت فرسنگ و گاه آب اين درياى زره چندان بود كه از او رودى خيزد كه به كرمان بگذرد و به درياى اعظم شود.( محمّد اعظم سيستانى، پيشين، ص 107. )
در جهاننامه نيز از هامون اينطور ياد شده است كه: شهر سيستان را زرنج خوانند و به نزديكى شهر بحيره‏ايست او را (زره) خوانند و رود هيرمند در آن ريزد و چون آب او نهايت شود، نقصان گيرد و آب او خوش باشد.(محمّد بن نجيب بهران، جهاننامه، ترجمه دكتر محمّد امين رياضى (تهران 1342) ص 139. )
بار تولد و ياقوت حموى نيز با اشاره به هامون، از آبادى و سرسبزى اطراف آن ياد مى‏كنند.( بار تولد، جغرافياى تاريخى ايران، ترجمه حمزه سردادور (تهران، 1308) ص 920. )
تيمور لنگ نيز از اين درياچه چنين ياد مى‏كند كه: امير سيستان مرا سوار بر كشتى كرد و روى درياى هامون نيز گردش داد و بمن گفت كه در دوره رستم وسعت اين دريا بيش از اين بود كه مى‏بينى.(مارسل بريون، منم تيمور جهانگشا، ترجمه واقتباس ذبيح اللّه‏ منصورى (تهران: چاپ مروى 1369) ص 92. )
بهرحال هماون اسمى است كه بعدها به اين درياچه داده شده است چنانچه كلمان هوار نيز در سال (1911 .م) از اين درياچه به نام هامون دشت ياد كرده است.( ايرج افشار، پيشين، ص 47. )
سابقه تاريخى اين درياچه نشان مى‏دهد كه در ايران قديم از لحاظ مذهبى داراى تقدس بوده چنان كه استاد پور داوود مى‏گويد (شرافت هامون در اين است كه در آينده سه پسر از پشت پيغمبر (زرتشت) از كنار آن ظهور خواهند كرد كه هريك به فاصله هزار سال از همديگر، پا به عرصه وجود خواهند گذاشت بدين ترتيب بنا به تفضيل كتب تاريخى، (فروهرها براى نگهدارى نسل آينده زرتشت به درياچه كيانسى (هامون) گماشته شده‏اند).
گذشته از كتب پهلوى، به تكرار در خود اوستا (كانس اويا) (درياچه هامون) محل ظهور سوشيانت خوانده شده و در فقره‏هاى 92 ـ 96 زامياد يشت آمده كه (استوت ارت) stuat - ereta
(سوشيانت) پيك مزدا اهورا، پسر «ويسپ تئوروئيرى» بدان هنگام كه از آب (كيانسى) بدر ايد، گرزى پيروزمند در دست دارد.
در مورد تولد سوشيانت، موعود منتظر زرتشتيان، گفته شده است كه در آخر دوازدهمين هزاره، دوشيزه‏اى از خاندان بهروز در درياچه هامون خود را مى‏شويد و آبستن مى‏شود، از او سوشيانت، آخرين آفريده اهورا مزدا، روى به جهان خواهد نمود و چون به سن سى سالگى رسيد امانت رسالت مزديسنا به وى واگذار مى‏شود. در آن روز خورشيد در وسط آسمان بى‏حركت مى‏ماند بدين وسيله ظهور سوشيانت به جهانيان بشارت داده خواهد شد.
نام كتاب: درياچه هامون، مولفان: گروه پژوهشى جغرافيا، (محمود رضا ميرلطفى، حميد حيدرى مكرر، غلامعلى خمّر، خدارحم بزّى)، چاپ اوّل: تابستان: 1380، ناشر: روابط عمومى دانشگاه زابل
امين نورا به عادت ، عادت کرده است وگرنه آن را ترک مي کرد.
امین نورا دات نت
امین نورا دات کام
.....
آواتار کاربر
aminnoura
ادبیات و فرهنگ سیستان
ادبیات و فرهنگ سیستان
پست: 752
تاریخ عضویت: جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۱:۵۷ ب.ظ
محل اقامت: سیستان
تماس:

Re: درياچه هامون

پست خوانده نشده توسط aminnoura »

واي اي هامونيان هامونمان از دست رفت
يادگار خاطرات كودكي از دست رفت
واي برما ،
مرگ مرغان ، مرگ دلها ، مرگ دشت ،
مرگ آن نيزارها
بر ما گذشت .
قلب هامون يك نفس
ابرو باران يك هوس
ديدي اما
باز هم هامونمان تنها شد و تنها برفت !!
خوش نواي مرغكان بر گوشمان افتاده بود
ساز موزون طبيعت
شوق گندمزار را سر داده بود
ناز انوار طلائي رنگ مهر
ناز آن رقاصي نيزارها
با صداي هوي هوي بادها
آنچنان دلهاي ما را مست كرد
فكر يك لحظه فراقش سخت كرد
واي برما !!!
مرگ هامون هم گذشت ...
روزگاري تارو پود قلب هامون
هم تراز جانمان معنا گرفت
آشناتر از صدا و نغمه گيتارها
ذهنمان آشفته صد ساز گندمزار بود
شور و شوق و شعف زيباي دشت
رونق دلهاي ما را تازه كرد ...
حال اينك
آنهمه نقش و نگار زندگي را باختيم
سوختيم و ساختيم
با عشق هامون زندگي را ساختيم
واي من ...
قاب هامون با تركهاي عطش
از هم شكافت !!!!
واي بر ما مرگ هامون هم گذشت ...
...
ابر ها ! اي آسمان !
انصاف چيست ؟
چيست اين بخشش كه معنا كي كنيد ؟
ننگت اي همبازي مرغان ما
بي نصيب از الفتت مردان هامون گشته اند ...
...
واي اي هامونيان
هامونمان از دست رفت
يادگار خاطرات كودكي از دست رفت ...


*********
سروده شده در شهريور ماه سال ۸۳ ، اوج خشكسالي سيستان
امين نورا به عادت ، عادت کرده است وگرنه آن را ترک مي کرد.
امین نورا دات نت
امین نورا دات کام
.....
آواتار کاربر
Admin
سفرنامه های سیستان و بلوچستان
سفرنامه های سیستان و بلوچستان
پست: 856
تاریخ عضویت: شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۶, ۶:۵۱ ق.ظ
جنسیت: مرد
معرفی بیشتر: من نه سیستانیم و نه بلوچستانی ، من سیستانی و بلوچستانیم.
ما کاربران سرزمین دریا و کویر(فارس و بلوچ و شیعه و سنی و ... )فارغ از نژاد ومذهب ، تنها به رشد سرزمینمان می اندیشیم.ما تصمیم گرفته ایم پایگاه اطلاعات تخصصی سیستان و بلوچستان را بسازیم و در این راستا دست همه ی دوستان جدید را برای همکاری به گرمی می فشاریم.مهر ، محبت ، دانش و تخصص خود را از سرزمینمان دریغ نکنیم.
محل اقامت: همه جای استان سیستان و بلوچستان
تماس:

Re: درياچه هامون

پست خوانده نشده توسط Admin »

مظلب زیبایی بود ، مخصوصا شعر آخر :)
((موج ها را کسی به صف کرده ست
موج ها ياغيان دريايند
باز دريا دوباره کف کرده ست))
سه کایی از پیام سیستانی
اگه لاگین هستی کلیک کردن بر روی دکمه ی "ارسال تقدیر" (همین زیر) هیچ کاری نداره ;) زودباش کلیک کن دیگه ... :D
ارسال پست

بازگشت به “آشنایی با استان سیستان و بلوچستان”